چرا بايد بر خدا تكيه كرد؟

 

 

 

در دنياي امروز  بسياري از كارهايي كه مردم انجام مي دهند به فرد يا افراد خاصي تكيه مي كنند كه مثلا" تا فلاني هست نگراني ندارم. در حالي كه خود فلاني نيز تكيه اش به كس ديگري است. تكيه بر كسي كه خود تكيه گاهي ديگر دارد چندان اعتمادي بر آن نيست.

 

هر که اتکایش به خدا باشد، خدا برای‏ او کافی است.  (طلاق/ 2)

 

 

در قرآن هيچ چيزي شايد به اندازه‌ي توحيد و شرك روي آن تكيه نشده باشد. توجه به خدا و توجه به غير خدا. در قرآن «دُونِ اللَّه‏» يا «دونه» يعني غير خدا.

 
 

 

تكيه بر خداوند چند دليل دارد:

 

1- خداوند، خالق، مالك، عالم و قادر:

 

چون مالك است. «لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض‏» (بقره/255) هستي براي اوست. خالق است، «الَّذي خَلَقَ فَسَوَّى» (اعلي/2)

 

كارايي همه چيز به دست اوست. آتش هم كه مي‌سوزاند با اراده‌ي خدا مي‌سوزاند. چون اگر خدا نخواهد، آتش هم نمي‌سوزاند. همينطور كه آتش ابراهيم را نسوزاند.

 

به همه چيز آگاه است. عالم است. «وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليمٌ» (بقره/29)

 

 همه چيز را مي‌داند. قادر است، «وَ هُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ» (مائده/120)

 

قدرت دارد. كسان ديگر نمي‌توانند كاري كنند. قدرتش بي‌نهايت است.

 

 
 

2- خداوند، عزّت بخش مؤمنان :

 

به انسان عزت مي‌دهد. آدمي كه خدا دارد عزيز است. عزت يعني نفوذ ناپذير. «وَ تَوَكَّلْ عَلَى الْحَيِّ الَّذي لا يَمُوت‏» (فرقان/58) توكل كنيد به كسي كه «لا يَمُوت‏» نمي‌ميرد.

 

همه يموت هستند. «الْحَيِّ الَّذي لا يَمُوت‏» آن كسي كه «لا يموت» است، نمي‌ميرد خداست.

 

 « مَنْ كَانَ يرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا » (فاطر/10) کسي که خواهان عزت است (بايد از خدا بخواهد چرا که) تمام عزت براي خداست.

 

 «... وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ ... » (منافقون/8) و عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است.

 

 

 

3- خداوند، هادي و حامي اهل ايمان :

 

 « ...وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ » ( حج/54) و خداوند کساني را که ايمان آوردند، بسوي صراط مستقيم هدايت مي‌کند.

 

 «وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحينَ» (اعراف/196) متولي افراد صالح است. « إِنَّ اللَّهَ يدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا... » (حج/38) خداوند از کساني که ايمان آورده‌اند دفاع مي‌کند.

 

 

 

4- غير خدا، عاجز و فاني :

 

غير خدا عاجز است.

 

 «...لَنْ يَخْلُقُوا ذُبابا...» (حج73) هرگز نمي‌توانند مگسي بيافرينند.

 

 «...كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِك إِلاَّ وَجْهَه...‏» (قصص/88) همه چيز جز ذات (پاک) او فاني مي‌شود.

 

« مَا عِنْدَكُمْ ينْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ... ‏» (نحل/96) آنچه نزد شماست فاني مي‌شود؛ اما آنچه نزد خداست باقي است.

 

 

 

5- غير خدا، مملوك خداست :

 

 غير خدا مملوك است. مي‌شود باشد، مي‌شود نباشد.

 

 «... إِنْ يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَ يَأْتِ بِخَلْقٍ جَديدٍ» (ابراهيم/19) اگر بخواهد، شما را مي‌برد و خلق تازه‌اي مي‌آورد!).

 

همينطور كه من و شما در ذهنمان يك چيزي را خلق مي‌كنيم، يك چيزي پاك مي‌شود. خداوند مي‌گويد: اگر بخواهم همه شما را مي‌برم. يك موجود ديگر مي‌آورم.

 

 

 

6- حق حكومت، از آن خدا و اولياي خدا :

 

ديگران مثل خودمان هستند.

 

«...عِبادٌ أَمْثالُكُم...‏» (اعراف/194) بندگاني همچون خود شما هستند.

 

قرآن مي‌گويد: ديگران مثل خودتان هستند. به چه دليل تو بله قربان‌گو هستي؟ ما بايد بنده خدا باشيم. هيچ‌كس حق حكومت بر ما را ندارد. اين ولايت فقيه را كه قبول داريم، چون ولايت فقيه فتوكپي ولايت حضرت مهدي است. جانشين امام زمان است. و او جانشين پيغمبر است و پيغمبر خليفه خداست. رسول خداست. پس ما كه بله قربان به ولايت فقيه مي‌گوييم چون اين در راستاي بله قربان به خداست.

 

 

 

7- غير خدا، عامل ركود يا سقوط :

 

 ديگران عامل ركود يا عامل سقوط هستند.

 

«...وَمَنْ يشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ...» (حج/31) و هر کس همتايي براي خدا قرار دهد، گويي از آسمان سقوط کرده است.

 

 مي‌گويد: به غير خدا تكيه نكن. سقوط مي‌كني. اميرالمؤمنين عليه السلام مي‌فرمايد: قيمت تو بهشت است، ارزان خودت را بفروشي، به يك كف و سوت و صلوات، باخته‌اي.

 

 امام سجاد عليه السلام مي فرمايد :«خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَيْرِكَ‏»  آنان که به غير تو(خدا) روي آورده‏اند نوميد شدند. (صحيفه سجاديه دعاي46) باختند آنهايي كه خودشان را با غير خدا معامله كردند.

 

«...قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُم...‏» (انعام/91) بگو: «خدا!» سپس آنها را رها کن.

 

 راه مستقيم : خدا، پيغمبر، امامان و اولياء دين، در زمان غيبت هم مجتهد فقيه عادل بي‌هوس. پس بگوييد:  «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ» (فاتحه/6) چون شايعه‌ها، موج‌ها، پول‌ها، سوت‌ها، كف‌ها، صلوات‌ها، تبليغات دروغين و تملق‌ها، ستايش‌ها، شعرها، فيلم‌ها، همه مي‌توانند آدم را كج كنند.

 

 

 

هر که اتکایش به خدا باشد، خدا برای‏ او کافی است.  (طلاق/ 2)

 

يادمان باشد هر چه مي خواهيم از خدا بخواهيم نه از خلق خدا. 

 

 

تهيه و تنظيم: منوچهر علي طالب بابلي

         منبع : درس هايي از قرآن – استاد محسن قرائتي