تو تمام هستی منی
سیده ریحانه هاشمی کرویی متولد 1357، از روستاي كروكلاي بابل است، تحصیلاتش دیپلم ادبیات و علوم انسانی است.
از نوجوانی سرودن شعر را آغاز کرد اما از سال 1384 با سرودن شعری برای پسرش امیر محمد این کار را به صورت جدی ادامه داد.
خانم هاشمي هدفش را از سرودن شعر فعالیت در عرصه موسیقی عنوان کرد و عقیده دارد شنیدن یک شعر خوب از یک صدای خوش با آهنگی زیبا، از جهاتي لذت بخش تر از خواندن آن روی یک صفحه ی کاغذ است.
ايشان در چند برنامه تلويزيوني از شبكه سراسري به عنوان مهمان برنامه به شعر خواني پرداخت و در برنامه راديويي مازندراني سرود، مدير كل مركز مازندران آقاي بهرام حميدي با شنيدن شعرش بطور زنده از راديو مستقيما" به مسئول موسيقي مركز آقاي دانا كبيري دستور تهيه و ساخت اثري با شعر خانم هاشمي مي دهد.
او می گوید: قلم من قلب من است.
دوست دارم از هر چیزی که قلبم به آن اعتقاد دارد بنویسم..از هر چیز این دنیا...
يكي از زیباترین و اثرگذارترين شعرهايي که خوانده ام از سهراب سپهری است آنجا که می گوید:
عشق، تنها عشق تو را به گرمی یک سیب می کند مانوس...
عشق تنها عشق مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد...
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن...
در ادامه شعري از ايشان را تقديم علاقه مندان و اهالي ديارمان مي كنيم و منتظر ارسال اشعار ديگري از ايشان هستيم.
تو تمام هستی منی
كاش مي گريستم
تمام لحظه هاي خالي نيايش تو را
آه كه آسمان
لحظه ي نيايش پرنده ها
از صداي ربنايشان كبود مي شود
شوري از قنوت مي شود
سنگ بي صدا دليل عاشقانه هاي رود مي شود
از كدام پرنده كمترم؟
از كدام سنگ بي صدا بي صداترم؟
كاش مي گريستم
تمام لحظه هاي بي تو رفته را
حرف هاي بي تو گفته را
قلب بي تو مرده را
اين وجود بي غرور سرسپرده را
كاش مي گريستم...
كاش مي گريستم
از تمام سجده هاي بي ستايشم
ربناي بي گشايشم
از حضور پرتكلّف و پر از نمايشم
كاش مي گريستم...
اي تو در تمام آسمان من
من به كعبه ي تو مبتلا نمي شوم
تو هميشه بوده اي
براي بودنت
پاي تا به سر دعا نمي شوم
با نگاه عشق اگر ببینمت کور بی پناه نمی شوم
برده ي گناه نمي شوم
تو تمام هستي مني و من
خودپرست بي خدا نمي شوم
كاش مي گريستم
تمام لحظه هاي بي تو رفته را...