*اطلاعات موجود در سایت بیشتر بصورت میدانی جمع آوری شده است و احتمال اشتباه وجود دارد . ما را در رفع اشتباهات و تکمیل اطلاعات، یاری نمایید . منتظر ارسال مقالات، مطالب و دست نوشته های شما اهالی روستا، درباره موضوعات مختلف هستیم*

آیا کودکان را باید تنبیه کرد؟

 

فقط سه راه برای تغییر رفتار فرزندتان وقتی کار ناشایستی انجام می دهد وجود دارد: او را تنبیه کنید، برای کار خوبی که انجام داده به او پاداش دهید، یا توضیح دهید چرا کاری که انجام داده اشتباه است و بگوئید که دوست دارید دفعه بعد چطور رفتار کند.

 

بسته به شرایط، سن کودک، و ماهیت بد رفتاری اکثر والدین ترکیبی از تنبیه ، تشویق و توضیح را مورد استفاده قرار می دهند. 

 

    حتی اگر با قاطعیت مخالف استفاده از تنبیه هستید، زمانی می رسد که تشویق یا توضیح به تنهائی موثر نیست، یا زمانی می رسد که آنها را امتحان کرده اید اما با عدم موفقیت روبرو شده اید. بنابراین حتی اگر جزء آن دسته از والدینی هستید که تنها مقدار کمی از تنبیه استفاده می کنید، باز هم باید از چگونگی و علت کاربرد آن آگاه باشید. هیچ شکی نیست که ذاتا تنبیه برای کودکان خوب نیست یا اینکه کاربرد آن نسبت به تشویق یا توضیح دارای تاثیر گذاری کمتری است. سوال مهم در مورد تنبیه ، یا تقریبا تمام تکنیک های فرزندپروری این نیست که آیا آن تکنیک باید مورد استفاده قرار گیرد یا خیر، بلکه این است که کی و چگونه باید مورد استفاده قرار گیرد. تنبیه، تشویق و توضیح در صورتی موثر هستند که به درستی انجام شوند، اما در صورتی که به درستی انجام نشوند موثر نخواهند بود.

 

     راه های زیادی برای تنبیه کودک وجود دارد و همه آنها در یکی از این دو دسته بندی قرار می گیرند. دسته اول چیزی است که روانشناسان״ اعمال قدرت "  می نامند.  اعمال قدرت همان چیزی است که باید باشد: تنبیه ای که بر اساس مزیت قدرت شما نسبت به فرزندتان می باشد. در صورتی که فرزند تان را می زنید ، بر سرش داد می کشید، در یک زمان مشخص او را از اسباب بازی مورد علاقه اش محروم می کنید،یا بدون خوردن دسر او را به اتاقش می فرستید، از قاطعیت قدرت استفاده می کنید. برخی از موارد استفاده اعمال قدرت مناسب است( محرومیت موقت زمانی از برخی از امتیازات)، و برخی دیگر مناسب نیستند( زدن، فریاد کشیدن)، به دلائلی که در دو بخش بعدی برایتان توضیح می دهم (" هر گز از تنبیه بدنی استفاده نکنید״ و״ بد زبانی نکنید").

 

 

    

     دسته بزرگ دیگر تنبیه چیزی است که روانشناسان " محرومیت از عشق" می نامند. این مفهوم دقیقا آن چیزی نیست که معنی می دهد،زیرا وقتی  فرزندتان را به این شیوه تنبیه می کنید، لزوما او را از عشق محروم نمی کنید. محرومیت از عشق به هر نوع تنبیه ای اطلاق می شود که بر اساس ناراحت کردن فرزندتان، گناهکار جلوه دادن او یا شرمنده شدن او، از نا امید یا عصبانی کردن شما انجام شود. وقتی در برابر فرزندتان سکوت می کنید به سردی رفتار می کنید یا با عصبانیت  کناره گیری می کنید به فرزندتان می گویید  از کاری که انجام داده ناراحت هستید یا به او می گویید که شما را نا امید کرده است، در این صورت از محرومیت از عشق استفاده می کنید. همانند اعمال قدرت، شیوه های قابل قبولی از محرومیت از عشق وجود دارد( به فرزندتان بگوئید آنچه انجام داده نا امیدتان کرده است) و شیوه هایی که نباید از آن استفاده کنید( به فرزندتان بگوئید از اینکه پدر و مادر او هستید ناراحت هستید).

 

درک تفاوت بین اعمال قدرت و محرومیت از عشق اولین قدم کاربرد موثر تنبیه می باشد، زیرا این دو رویکرد کاربردهای متفاوتی دارند. وقتی این مسئله را درک کردید بهتر متوجه می شوید که کدام رویکرد نسبت به دیگری موثر تر است. اعمال قدرت تنها زمانی مؤثر است که نسبت به فرزند تان دارای قدرت بیشتری باشید. به همین علت بسیاری از حالت های  اعمال قدرت تنها زمانی موثر است که فرزندتان کوچک است.به عنوان مثال بلند کردن صدای تان برای یک کودک چهار ساله ممکن است موثر باشد زیرا عصبانیت از جانب  یک فرد قدرتمند تر وحشتناک می باشد ، اما انجام این کار وقتی چهارده ساله می شود احتمالا هیچ تاثیری ندارد، زیر در این سن دیگر بچه نیست که از فریاد شما بترسد.

 

    بنابراین با بزرگتر شدن فرزندتان، از تاثیر شیوه فرزندپروری اعمال قدرت کاسته می شود. می دانم که موثر بودن آن بدیهی به نظر می رسد، اما توجه به تعداد والدینی که دیده ام بر سر نوجوانان شان فریاد می کشند، بدیهی است که والدینی بسیاری متوجه  نمی شوند که نمی توان همانند فرزند کوچکتر نسبت به فرزند بزرگتر اعمال قدرت نمود.

 

    محرومیت از عشق تنها زمانی موثر است که وقتی می داند شما ناراحت یا عصبانی هستید به شما و رابطه تان با احساس  گناهکار بودن، ناراحتی یا شرمندگی توجه نشان دهد. در صورتی که شما و فرزندتان رابطه بسیار صمیمانه ای دارید، محرومیت از عشق، در هر سنی، در وادار کردن او به دست بر داشتن از کاری که دوست ندارید انجام دهد بسیار مؤثر می باشد.  اما در صورتی که شما  و فرزندتان روابط غیر دوستانه  دارید، کناره گیری کردن وقت تلف کردن است. در صورتی که فرزندتان به رضایت و خشنودی شما توجهی ندارد ناراحتی شما موجب ایجاد احساس تقصیر یا تأسف در او نمی شود.عجیب آنکه یکی از دلائل، داشتن رابطه نزدیک و محبت آمیز با فرزندتان این است که به هنگام ضرورت تنبیه او ساده تر می باشد.

 

     نکته اصلی و اولین قانون تنبیه مؤثر، این است که هر تنبیه ای برای موثر بودن باید ناخوشایند باشد. به عنوان مثال اگر می خواهید کودکی را با گرفتن چیزی از او تنبیه کنید، باید چیزی را از او بگیرید که واقعاً دوست دارد و مدت زمان دور کردن او از آن باید به اندازه ای باشد که مشتاقانه منتظر آن باشد. اگر می خواهید فرزندتان را با محرومیت زمانی تنبیه کنید این محرومیت باید به اندازه ای باشد که فرزندتان از احساس تنهایی ناراحت شود.

 

    بسیاری از والدین این منطق کلی را درک می کنند، اما نمی توانند تنبیه موثری را انجام دهند زیرا دوست ندارند احساس بدی در فرزندشان ایجاد نمایند. مشکل این است که تنبیه تنها زمانی موثر است که فرزندتان  پس از تنبیه آنقدر ناراحت باشد که دفعه دیگر این رفتار ناشایست را تکرار نکند.

 

    به همین دلیل نمی توانید فرزندتان را با بردن به اتاق خواب پر از اسباب بازی ها،بازی کامپیوتری و وسایل تفریحش بیش از آنچه در کشتی تفریحی تان یافت  می شود، تنبیه کنید. اگر از نظر فرزندتان فرستادن به اتاقش چندان اهمیت ندارد، نمی توانید از آن به عنوان تنبیه موثر استفاده نمایید. همچنین، ایجاد محرومیت زمانی برای کودک و حذف آن به محض شکایت کردن او فایده ای ندارد.

 

     نمی توانم  به شما بگویم بهترین روش تنبیه فرزند شما چیست، زیرا در بچه های مختلف با چیز های مختلف ناراحت می شوند. سعی در مقصر جلوه دادن فرزندی که می خواهد شما را خوشحال کند موثر می باشد؛ در صورتی که فرزندتان چندان به نظر شما اهمیت نمی دهد این تکنیک موثر نخواهد بود. محروم کردن فرزندتان از امتیازات تلفن برای یک فرزند بسیار اجتماعی با دوستان زیاد موثر است، اما همین تنبیه برای فرزند تنها و گوشه گیر شما موثر نخواهد بود. محرومیت از مقرری هفتگی برای کودکان که از نظر مالی به شما وابسته می باشد مؤثر است؛ اما محرومیت از مقرری هفتگی برای نوجوانی که دارای شغل نیمه وقت است، کارساز نیست.

 

     شما می توانید بهترین تنبیه را به شیوه معنی داری برای فرزندتان تعیین کنید، در صورتیکه بیش از اپیک فرزند دارید، باید هر کدام وابسته به سن، شخصیت، علائق شان و غیره به صورت متفاوتی تنبیه کنید.

 

    برای تنبیه موثر باید دو نکته دیگر را به خاطر بسپارید.  اولی اصلا برای تان عجیب نیست: تنبیه برای موثر بودن باید به طور مرتب انجام  شود. در واقع، تداوم تنبیه رفتار ناشایست فرزندتان بسیار مهمتر از شیوه انجام آن می باشد.در صورتی که می خواهید فرزندتان از کلمات ناشایست استفاده نکند، تنبیه او هر بار که فحش می دهد ( به عنوان مثال، کاهش بخشی از مقرری هفتگی اش برای هر حرف زشت) سریع تر از یک رویکرد متناوب و غیر مداوم به خلاص شدن از آن رفتار کمک می کند. تنبیه تنها زمانی موثر است که فرزندتان ببیند هر بار که کار ناشایستی انجام می دهد نسبت به آن واکنش نشان می دهید. نکته دوم تنبیه موثر سرعت عمل در آنچه که انجام  می دهید می باشد. هر چه تنبیه کودک پس از کار ناشایستی که انجام داده سریع تر باشد،آن تنبیه موثر تر خواهد بود. به عنوان مثال اگر می خواهید فرزندتان گریه نکند، بهتر است زمانی او را تنبیه کنید که می خواهد گریه را شروع کند، نه اینکه صبر کنید تا گریه او شما را آزار دهد. این مسئله به خصوص در مورد بچه های کوچکتر صدق می کند، زیرا هر چه فاصله بین نقض قانون و تنبیه  بیشتر باشد، سر درگمی فرزندتان در مورد کار نادرستی که انجام داده بیشتر می باشد. اگر برای تنبیه فرزندتان برای گریه کردن برای دهمین بار تعلل  کنید او متوجه نمی شود اشتباه او گریه کردن می باشد، یا گریه کردن برای دهمین بار دفعه بعدی  و برای نهمین بار گریه کند، برای این عدم وضوح و شفافیت پشیمان می شوید.

 

    وقتی کودک پس از پریدن وسط خیابان سرزنش می شود تنبیه او احتمال پیشگیری از چنین اعمالی در آینده را افزایش  می دهد تا اینکه پدر یا مادرش با تأخیر در همان روز او را نصیحت کند. همچنین پدر یا مادری که متوجه دزدی فرزندش شده و ناراحتی خود را در همان لحظه نشان می دهد بیشتر بر فرزندش تاثیر می گذارد تا پدر یا مادری که به طور موقت این عمل ناشایست را نادیده گرفته و برای واکنش نشان دادن تعلل می کند. به همین علّت " صبر کن تا پدرت خونه بیاد " تکنیک تربیتی مناسبی نمی باشد: این امر موجب می شود تا وقفه ای طولانی بین نقش قانون و تنبیه ایجاد شود.

 

    اگر حتی نمی توانید تصور کنید که فرزندتان را ناراحت کنید باید به استفاده از تشویق و توجیه به عنوان تنها ابزار فرزندپروری تان اتکا کنید. قطعا انجام آن امکان پذیر می باشد، اما زندگی تان را مشکل می کند، زیرا موقعیت هایی وجود دارد که تنبیه ساده ترین و موثر ترین پاسخ می باشد. وقتی فرزندتان به کتک  زدن  برادر کوچکترش علی رغم تذکر شما ادامه می دهد، او باید تنبیه شود. اگر فرزندتان چیزی را دزدید، باید به خاطر آن تنبیه شود، وقتی فرزندتان از روی عمد به شما دروغ می گوید، باید به خاطر آن تنبیه شود.

 

    اینکه پدر یا مادری هستید که به ندرت یا به کرات از تنبیه استفاده می کنید نسبت به شیوه اجرای صحیح آن از اهمیت کمتری برخوردار است. تنبیه نیمه کار فرزندتان بی فایده و در واقع بی رحمانه می باشد زیرا تنها کاری که انجام می دهید ناراحت کردن فرزندتان می شود، اما این ناراحت شدن برای تاثیر گذاری کافی  نمی باشد.

 

تنبیه فرزندتان به هنگام نیاز خوب است، تا وقتی که تنبیه خاص مورد نظر شما بدنی، بد دهانی یا ظالمانه نباشد. با اینحال، وقتی فرزندتان را تنبیه می کنید اطمینان حاصل کنید که تنبیه ناخوشایند مداوم و با سرعت عمل همراه باشد.

 

    اگر هنوز هم ایده ناراحت کردن فرزندتان با تنبیه شما را آزار می دهد به این صورت درباره آن فکر کنید: هر چه استفاده شما از تنبیه موثرتر باشد کمتر مجبور می شوید که از آن استفاده کنید.

 

هر گز از تنبیه بدنی استفاده نکنید.

 

در صورتی که مجبور باشید از بین دو درمان مؤثر برابر، یکی را انتخاب کنید، یکی با عوارض جانبی وحشتناک و دیگری بدون آن، مطمئنا درمان بدون عوارض جانبی وحشتناک را انتخاب می کنید.

 

     در صورتی که بخواهید از بین دو شکل موثر تنبیه یکی را انتخاب کنید، امیدوارم که از همین منطق استفاده کنید. دو نوع مختلف تنبیه ممکن است دارای کارآیی کوتاه مدت برابر و عوارض جانبی متفاوت باشند.

 

    از میان تمام تنبیه های مورد استفاده والدین، تنبیه بدنی دارای بیشترین عوارض جانبی می باشد. تنبیه بدنی مؤثر تر از انواع دیگر تنبیه نیست. در واقع در بسیاری از مواقع دارای کارآیی کمتری است و ثابت  شده که دارای اثر مخربی بر رشد کودکان می باشد. به همین علت نباید هر گز از تنبیه بدنی برای کودک استفاده کنید. وقتی می گویم هرگز، منظورم هرگز است. فرقی نمی کند که چقدر عصبانی هستید. فرقی نمی کند که فرزندتان چه کاری انجام  داده باشد. فرقی نمی کند که چقدر سرخورده، آزرده خاطر، مستأصل یا عصبانی هستید. در دراز مدت وقتی از تنبیه بدنی استفاده می کنید،  به جای  حل مشکل، مشکلات بیشتری ایجاد می کنید.

 

مهمترین عوارض جانبی، تنبیه بدنی پرخاشگری بیش از حد می باشد. کودکانی که کتک می خورند بیشتر مستعد دعوا با بچه های دیگر هستند. آنها  قلدر تر  می باشند و بیشتر از بقیه برای حل اختلاف شان با دیگران از پرخاشگری استفاده می کنند.آیا می توان آن را سرزنش کرد؟ والدین شان به آنها یاد داده اند که زدن دیگران شیوه قابل قبولی برای حل مشکل می باشد.

 

پرخاشگری بیش از حد به تنهایی مشکلی بسیار جدی است و  به مشکلات دیگری نیز منجر می شود.بچه هایی که بیش از اندازه پرخاشگر می باشند بیش از دیگران توسط همکلاس های شان طرد شده، در مدرسه دچار مشکل شده و دچار مشکلات بدرفتاری زودرس می شوند. تمام این مسائل کودک  را در معرض خطر مشکلات تحصیلی، ایجاد رابطه با افراد جامعه ستیز و بزهکار قرار می دهد.کتک زدن فرزندتان احتمال بروز تمام این مشکلات را افزایش می دهد.

 

مطمئنا افراد زیادی را می شناسید که در کودکی کتک خورده اند و با اینحال به افراد مشهور موفق و نمونه ای تبدیل شده اند. (شاید شما یا همسر تان یکی از آنها باشید) همیشه استثنائاتی وجود دارد اما این موارد ثابت نمی کند که این

 

قانون صحیح نمی باشد. همانطور که می دانید تمام افراد سیگاری به سرطان ریه مبتلا نمی شوند اما اگر بگوئید این مسئله ثابت می کند کشیدن سیگار خطر ابتلا به بیماری را افزایش نمی دهد، حماقت شما را نشان می دهد. بر همین اساس، همه کودکانی که تنبیه بدنی می شوند به مشکلات رفتاری پرخاشگری دچار نمی شوند، اما خطر ابتلا به آن در آنها نسبت به بچه های دیگر به طرز قابل توجه ای بیشتر است.  تنبیه بدنی گزینه نامناسبی می باشد زیرا ممکن است به سادگی از کنترل خارج شده و موجب وارد آمدن آسیب جدی  به کودک  شود. تعداد کمی از والدینی که فرزندان شان را کتک می زنند در واقع قصد آسیب رساندن را دارند. ( این افراد به مشاوره حرفه ای نیاز دارند) اما برخی از والدین برای کنترل خشم خود به هنگام کتک زدن دچار مشکل می شوند، بقیه از میزان قدرت خود آگاهی ندارند. اگر همیشه فرزندتان  را کتک می زنید دیر یا زود آسیب می بیند.

 

    فرض کنید که جایگزین های موثری در اختیار دارید چرا از این فرصت استفاده نمی کنید؟

 

    

اگر باید فرزندتان را تنبیه کنید این کار را با گفتن اینکه از رفتار او ناراحت شده اید کناره گیری از او( در صورتی که کوچک است) یا محرومیت او از چیزی که دوست دارد یا از آن لذت می برد( در صورتی که بزرگتر است) انجام دهید.  این راهکارها به اندازه تنبیه بدنی موثر می باشند اما عوارض جانبی آن را ندارند.

 

اجازه دهید دوباره تکرار کنم ،تا مطمئن  شوم که متوجه منظور من شده اید: هر گز فرزندتان را تنبیه بدنی نکنید. ارتباط بین تنبیه بدنی و پرخاشگری کودکان درصدها،اگر نه هزاران، مطالعات تحقیقاتی اثبات شده است. تنبیه بدنی برای بچه ها خوب و مفید نیست.

 

 بد زبانی نکنید

 

والدینی را دیده ام که بر سر فرزندان شان فریاد می کشند به گونه ای که بسیار خشن است و به بد دهانی شباهت دارد. صحبت کردن با فرزندان تان به شیوه ظالمانه یا  خشمگینانه، همانند تنبیه بدنی، دارای عوارض جانبی می باشد که در طول زمان رشد او را تحت تاثیر قرار می دهد. در واقع ، بچه هایی که والدین شان با آنها بد زبانی  می کنند اغلب نسبت به آنهایی که تنبیه بدنی می شوند بیشتر دچار مشکلات روانی می شوند به عنوان مثال بچه هایی که والدین شان به طور مداوم در رفتار ، بد دهن یا توهین آمیز می باشند در معرض خطر انواع مختلفی از مشکلات از اعتماد به نفس پایین گرفته تا افسردگی بالینی قرار دارند.

 

    محکم بودن مستلزم بد رفتاری نمی باشد این دو مسئله کاملا متفاوت از هم می باشند.

 

    وقتی فرزندتان را برای رفتار ناشایستش تنبیه می کنید نیازی به اسم گذاشتن روی او(" خیلی بچه ای" ) ، کنایه زدن(" عجب فکر بکری")، تحقیر کردن(" نمی توانم باور کنم چنین بچه بدی تربیت کرده ام")،  یا متهم کردن(" همیشه روزگار مرا سیاه می کنی" ) نیست. نیازی نیست فرزندتان را سرزنش کنید، بر سرش فریاد بکشید یا برای کاری که برای بدست آوردن رضایت شما انجام داده اشک او را در آورید. اگر آرام  و خونسرد هم باشید او منظور شما را می فهمد.بد دهانی نه تنها دارای عوارض جانبی می باشد بلکه به دو دلیل غیر مؤثر می باشد.

 

    اول، موفقیت شما به عنوان پدر و مادر تا حدودی به این مسئله بستگی دارد

 

 که فرزندتان بداند شما قبلا به دنبال منافع او هستید. اگر مرتبا به فرزندتان بگوئید که دوستش ندارید، که چقدر بی لیاقت است، یا اینکه چقدر دلتان  می خواهد فرد دیگری باشد( خواهر یا برادر، پسر خاله یا دختر خاله دوست صمیمی اش) رابطه عاطفی دو نفره تان را کاهش می دهید، و این مسئله از تأثیر شما به عنوان پدر یا مادر می کاهد. به خاطر داشته باشید گفتن اینکه از کاری که فرزندتان انجام داده ناراحت شده اید (که درست می باشد) تنها در صورتی به عنوان تنبیه مؤثر  می باشد که فرزندتان برای نظرات شما در مورد خودش اهمیت قائل شود. بنابراین هرچه بدرفتاری و بد دهانی شما بیشتر باشد، فرزندتان اهمیت کمتری برای نظرات شما قائل می شود عقل سلیم این را می گوید.

 

دوم، وقتی کلماتی که به فرزندتان می گویید خصمانه باشید یا با عصبانیت گفته شود، توجه فرزندتان به لحن پیام  شما جلب می شود  تا مطلب اصلی ای که سعی می کنید انتقال دهید. آیا تاکنون هنگام رانندگی  تصادفا راه کسی را بریده اید و آن شخص به شما فحش داده و علامت زشتی را به شما نشان داده است؟ به محض اینکه این اتفاق بیفتد ذهن تان از کاری که انجام دادید(" قبل از تغییر باید به آینه عقب نگاه کنم") به سمت کاری که راننده دیگر انجام می دهد کشیده می شود (" تصور کن که چقدر الان عصبانیه!"). وقتی  کسی بر سرمان فریاد می کشد اغلب آنقدر از نظر عاطفی تحریک می شویم که نمی توانیم کاملا به گفته هایش توجه نشان دهیم. همین مسئله در مورد فرزندتان وقتی بر سرش فریاد می کشید نیز صدق می کند.

 

    وقتی با فرزندتان در مورد رفتار ناشایستش صحبت می کنید، می خواهید که به پیامتان توجه کند، نه شیوه ارائه آن. وقتی از بحث دور می شود از او می خواهید ذهنش را بر آنچه که انجام داده و اینکه چرا نباید دوباره آن را انجام دهد متمرکز کند، نه بر این مسئله که شما بر سر او فریاد کشیده اید.اگر داد و قال می کنید و با صدای بلند فریاد می کشید انجام این کار برای او سخت است. 

 

 نمی گویم که سرسری و با بی اعتنایی با رفتار ناشایست برخورد کنید. اما شما  می توانید پیام معنی دار و محکم خود را(" نباید با مداد رنگی روی دیوار نقاشی کنم") به آرامی اما با قاطعیت بیان کنید. اگر می خواهید برای تاکید صدای تان را بلند کنید، لطفاً زیاده روی نکنید، کمی عصبانیت کفایت می کند.

 

    یک شیوه مناسب اجتناب از بد دهانی تمرکز گفته های تان بر رفتار فرزندتان می باشد تا خود فرزندتان تفاوت فاحشی بین گفتن " نمی توانم این کارت را تحمل کنم" و گفتن " نمی توانم تو را تحمل کنم" و بین گفتن " کار خیلی بدی انجام دادی" و گفتن " بچه خیلی بدی هستی " وجود دارد. در هر مورد، جمله اول کودک را در مورد کاری که انجام داده ناراحت می کند؛ جمله دوم او را در مورد ماهیت وجودی خودش دچار ناراحتی می کند. شما می خواهید مورد اول بدون اینکه بخواهید دومی را انجام دهید، انجام شود.

 

    نکته دوم تأکید بر رفتار خاص مورد سوال می باشد تا تعمیم همه جانبه اغلب کلمات زشت و توهین آمیزی که والدین به فرزندشان می گویند، توانایی(" نمی تونی هیچ کاری رو درست انجام بدی") شخصیت( " همیشه بچه بدی بودی")، اصول اخلاقی (" تو یه دروغگو هستی")، یا توانایی های آینده(" هیچ وقت به هیچ جا نمی رسی") او را مورد سوال قرار می دهد.وقتی به رفتار ناشایست فرزندتان عکس العمل نشان می دهید حرفهای تان را به موقعیتی که در آن هستید محدود کنید(" کار بدی انجام دادی"، " به من دروغ نگو" ، " وقتی این کار را انجام می دهی خیلی زود رنج می شوی"، " اگر اینجور رفتار کنی درآینده دچار دردسر می شوی"). وقتی دقیق تر صحبت می کنید متوجه می شوید که جملات تند و خشن کمتری بیان می کنید.

 

    بالاخره اینکه، قیل از اینکه حرفی بزنید در مورد آن فکر کنید. اکثر مواقع، والدین بیش از حد خشن هستند. به این علت است که به سرعت و با عصبانیت واکنش نشان می دهند.وقتی می خواهید فرزندتان را بابت مسئله ای که اتفاق افتاده تنبیه کنید، قبل از حرف زدن نفس عمیق کشیده و کلمات تان را آگاهانه انتخاب کنید. در مورد آنچه که می خواهید بگوئید و چگونگی گفتن آن فکر کنید.

 

    یکی از مهمترین مسائلی که در مورد شما به عنوان پدر یا مادر صدق می کند این است که فرزندتان با میل عزیزی خوشحال کردن شما به دنیا می آید. وقتی از تنبیه خشن استفاده می کنید چه کلامی چه بدنی ، به تدریج این تمایل را از بین می برید.

ممکن است وقتی فرزندتان کوچک است با تنبیه کلامی خشن کارتان راه بیفتد، اما زمانی که هشت یا نه ساله شود، شما باید از تمام احساسات خود استفاده کنید. شما نمی توانید این کار را انجام دهید. شما هنوز زمان زیادی برای تربیت فرزندتان پیش رو دارید.

 

 

خشم خود را کنترل کنید

 

     هرگز به هنگام عصبانیت فرزندتان را تنبیه نکنید، این  کار تنها خشونت بیش از حد بدنی یا کلامی را افزایش می دهد. قطعا زمان هایی خواهد آمد که به شدت با فرزندتان برخورد می کنید. وقتی که عجله دارید که جایی بروید او با شما همکاری نمی کند وقتی که سرتان به شدت درد می کند و او به جان شما نق می زند. وقتی چیزی را که بسیار برای تان مهم بوده خراب می کند.وقتی بسیاری بی ادبانه و توهین آمیز با شما صحبت می کند. وقتی متوجه می شوید تمام مدت  در مورد چیزی که بارها در مورد آن صحبت کرده اید به شما دروغ می گفته است.

 

 

 

    در هر ارتباط نزدیکی، بین اقوام زن و شوهر ها یا والدین و بچه ها، احتمال کشمکش، جر و بحث و نا کامی وجود دارد که یکی از طرفین یا هر دو طرف را عصبانی می کند.  طبیعتاً هر از گاهی از دست فرزندتان عصبانی می شوید. این مسئله به این معنی نیست که شما پدر یا مادر بدی هستید، یا اینکه بچه بدی دارید یا اینکه دارای رابطه بدی هستید.

 

 

    البته، بین عصبانی بودن از دست کسی و نشان دادن آن به فرد تفاوت بسیاری وجود دارد. مطمئنا در موقعیت های بسیاری قرار گرفته اید که دلتان می خواسته جیغ بزنید، فحش بدهید یا کسی را بزنید. اما  این کار را انجام ندادید. پس می دانید که می توانید و باید خشم خود را کنترل کنید.( اگر نمی توانید باید یاد بگیرید که چگونه این کار را انجام دهید. خشم غیر قابل کنترل در فیلم ها جالب و سرگرم کننده  است. اما در زندگی واقعی ویژگی جذابی نیست) هنگام تنبیه فرزندتان خشم خود را کنترل کنید خود را وادار به انجام این کار کنید.

 

 

در جایی گفته ام که تنبیه زمانی که بلافاصله مورد استفاده قرار گیرد بسیار موثر می باشد. چگونه می توانید این کار را انجام دهید زمانی که فرزندتان کاری را انجام داده که به شدت شما را عصبانی نموده است؟

 

 

    وقتی احساس می کنید در مورد کاری که فرزندتان انجام داده از دست او عصبانی شده اید نفس عمیق کشیده تا سه بشمارید و با لحنی محکم و حساب شده به فرزندتان بگوئید که عصبانی هستید، سپس صبر کنید تا آرام شوید و کاری در مورد این موقعیت انجام دهید. توضیح دهید که چرا او را تنبیه می کنید و سپس او را تنبیه نمایید.

 

 

    اگر فرزندتان هفت سال دارد می توانید چنین چیزی بگوئید "آنقدر از کاری که انجام داده ای عصبانی هستم که الان در مورد آن صحبت کنم، اما بعدا در مورد آن حرف می زنیم ".

 

 

قطعا پس از آرام شدن اوضاع باید کاری انجام دهید( به عنوان مثال، او را از چیزی که دوست دارد محروم کنید یا او را وادار به انجام کاری کنید که دوست ندارد) شما از فرزندتان می خواهید بین عصبانیت شما از رفتار ناشایست خود و نتیجه ناخوشایند آن رابطه بر قرار کند، اما نمی خواهید که آن در نتیجه کتک زدن او یا بد دهانی باشد. همانطور که گفتم تنبیه بدنی و بد دهانی دارای عوارض جانبی ناخوشایند می باشد.

 

 

     فاصله بین گفتن اینکه عصبانی هستید به فرزندتان و زمانی که اقدام به انجام کاری می کنید می تواند به اندازه آرام شدن شما به طول بیانجامد. این کار را بیشتر از آنچه  باید کش ندهید، به خاطر داشته باشید شما می خواهید تا جایی که می توانید در فاصله زمانی  کوتاه رفتار ناشایست فرزندتان را تنبیه کنید، زیرا یک عکس العمل سریع بسیار مؤثرتر از یک عکس العمل با تأخیر می باشد.

 

 

    می دانم که به شما گفته شده که بچه باید به راحتی با احساسات  و عواطف شان چه مثبت و چه منفی، کنار بیایند. موافقم که بچه ها باید بدانند که خشم مانند خوشحالی و ناراحتی، از احساسات یک انسان طبیعی می باشد و ممکن است از خودتان بپرسید که کنترل بیش از حد خشم تان ممکن است رشد عاطفی را سرکوب نماید. پاسخ منفی است، این اتفاق نمی افتد. هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد بچه هایی که در معرض خشم آشکار والدین شان قرار دارند از نظر عاطفی نسبت به هم سن و سالان خود سالمتر هستند و در عوض  شواهد زیادی وجود دارد که نشان می دهد عکس آن صادق است. بچه هایی که والدین شان بر سرشان فریاد می کشند اغلب مضطرب و نگران بوده و در کنترل خشم شان در روابط شان با دیگران، دچار مشکل هستند.

 

 

    با اینکه راحتی کودکان با احساسات شان بسیار خوب است، اما آنها باید یاد بگیرند که به شیوه مناسب اجتماعی آنها را بیان کنند. زدن، داد کشیدن و جیغ زدن راه های مناسبی برای بیان خشم و عصبانیت نیستند. به فرزندتان کمک کنید تا یاد بگیرد که می تواند عصبانی شود و بدون از دست دادن کنترل خود یا موقعیت خشمش را بیان کند. اگر عادت دارید که هنگام عصبانیت فرزندتان را تنبیه کنید، گوش دادن به توصیه من در مورد مکث قبل از نشان دادن عکس العمل در ابتدا عجیب به نظر  می رسد. اما پس از مدتی که آن را انجام دادید، طبیعی تر به نظر می رسد. داد کشیدن و جیغ زدن را کنار بگذارید . رفتار فرزندتان نیز همراه شما بهبود می یابد.

 

 

 

 

روش صحیح تنبیه کردن

 

 اکنون که می دانید راه مؤثرتر شدن تنبیه چیست- باید ناخوشایند و مداوم بوده و به سرعت اجرا شود و نباید خشن باشد- می توانیم در مورد چگونگی عملکرد شما صحبت کنیم.

 

 
 

تنبیه موثر نیازمند پنج اصل، معمولا به قرار زیر است:

 

 

 ·                     شناسایی عمل خاصی که اشتباه بوده است.

 

 

·                     جمله ای که اثر رفتار ناشایست و نامناسب را توضیح دهد

 

 

·                     پیشنهاد یک یا دو گزینه به جای رفتار ناشایست و نامناسب.

 

 

 

·                     جمله ای واضح از آنچه به عنوان تنبیه در نظر گرفته شده است.

 

 

·                     جمله ای از توضیح شما که فرزندتان دفعه بعد نتیجه بهتری به دست بیاورد.

 

 

 

هر گاه فرزندتان را تنبیه می کنید سعی کنید تمام این پنج  مورد را انجام دهید.

 

 

 

 به فرزند چهار ساله تان گفته اید وقتی کاری بر خلاف میل او انجام می شود نباید گریه کند. اما اکنون برای اینکه اجازه ندارد قبل از شام شیرینی بخورد گریه می کند. یک همچین چیزی بگوئید: « وقتی چیزی می خواهی لطفاً گریه نکن  (شناسایی). این کار تو ناراحتم می کند( تاثیر). اگر گرسنه ات شده و چیزی به شام نمانده می توانی هویج یا کمی کرفس بخوری( جایگزین). تا وقتی که آرام نشدی باهات کاری ندارم( تنبیه). دفعه بعد که بهت بگم چیزی رو که می خواهی نمی تونی داشته باشی دیگه گریه نمی کنی( انتظار)».

 

 

     در ضمن، یک قاعده تجربی خوب یعنی اینکه کنار گذاشتن باید برای هر سال از سن فرزندتان یک دقیقه به طول بیانجامد( یعنی چهار دقیقه برای یک کودک چهار ساله) وقتی کودکتان را کنار می گذارید، او را مجبور کنید به تنهایی در جایی بنشیند که هیچ کاری برای انجام دادن نداشته باشد جز نشستن( او را در اتاقی قرار ندهید که بتواند با اسباب بازی ها بازی کند) در زمان کنار گذاشتن او را نادیده بگیرید، حتی اگر گله و شکایت کرد و دور و بر شما پلکید. اگر قبل از پایان یافتن زمان مورد نظر بلند شد با جدیت به او بگویید سر جای خود برگردد و اینکه به خاطر بلند شدن او مدت زمان را افزایش می دهید و سی ثانیه دیگر به زمان باقیمانده اضافه کنید.

 

 

    به فرزند شش ساله تان گفته اید که وقتی روی کاناپه اتاق نشیمن با ماژیکش نقاشی  نکشد، اما می بیند که باز هم این کار را انجام میدهد. یک همچین جمله ی بگوید: " از تو خواسته بودم که وقتی روی این کاناپه می شینی با ماژیک هایت نقاشی نکشی(شناسایی). این ماژیک لکه هایی به جا می گذارند که پاک کرد شان بسیار مشکل است( نتیجه).وقتی می خواهی نقاشی کنی لطفاً روی میز آشپزخانه این کار رو انجام بده( جایگزین). لطفاً ماژیک هایت را به من بده، اجازه نداری تا یک هفته از آنها استفاده کنی( تنبیه) می دانم این بار فراموش کردی اما دفعه بعد حتما یادت باشد ( انتظار)."در صورت امکان ، تنبیه و نقض قانون را به هم ربط دهید.گرفتن اسباب بازی به کودک در یک دوره زمانی که از آن به درستی استفاده نکرده، راه خوبی برای تاکید بر قانون می باشد.

 

 

     فرزند نه ساله تان تمام کف آشپزخانه را گلی کرده، با وجود اینکه چند بار به او تذکر دادید که قبل از آمدن به داخل خانه کفش هایش را تمیز کند." چند بار به تو گفتم حتما کفش هایت را تمیز کنی تا تمام خانه را گلی نکنی( شناسایی). تازه زمین را تمیز کردم، و الان دوباره باید این کار را انجام بدم(نتیجه).بیرون در پشتی پادری هست. اگر نمی توانی کفشت را با مالیدن بر روی پادری تمیز کنی اونا رو از پات در بیار و بذارشون بیرون(جایگزین). حالا، لطفاً تی بردار و زمین و تمیز کن( تنبیه).معمولا همه کارا رو درست انجام می دی- لطفاً دفعه بعد تکرار نشه  ( انتظار)." وادار کردن کودک برای اصلاح کاری که انجام داده تنبیه مؤثری می باشد مادامی که کار مورد نظر برای پشیمانی نقض قانون مورد نظر به اندازه کافی سخت و طاقت فرسا باشد.

 

 

    فرزند سیزده ساله تان به شما گفته بعدازظهر به خانه دوستش می رود و مادرش هم در خانه حضور دارد، اما متوجه می شوید که مادرش اصلا خانه نبوده است. از اینکه به شما دروغ گفته از دست او عصبانی هستید. یک همچنین چیزی به او بگوئید:« تو به من گفتی که وقتی خانه سوزان می روی مادرش خانه است. تو می دونی تنها در صورتی می توانی به خانه دوستانت بروی که یک بزرگتر در خانه باشد(شناسایی). اگر ندانم بعد از مدرسه کجا می روی،نمی توانم در کارم تمرکز داشته باشم(نتیجه). اگر می خواهی بعد از مدرسه کاری غیر از آن چیزی که در موردش به توافق رسیدیم انجام دهی، اول به من زنگ بزن و اجازه بگیر( جایگزین). حالا خیلی عصبانی هستم و نمی توانم در مورد این مسئله صحبت کنم، اما می خواهم در مورد این مسئله صحبت کنم که تو به من دروغ گفتی. لطفاً به اتاقت برو، تا چند دقیقه دیگر بیام اونجا( پس از چند دقیقه). تصمیم گرفتم که یک هفته تو خونه بمونی، که از امروز شروع می شه. یعنی هر روز بعد از مدرسه مستقیم می آی خونه و تمام بعدازظهر و آخر هفته رو خونه   می مونی (تنبیه). تا گاهگاهی به من دروغ نگی. از حالا به بعد توقع دارم که حقیقت رو به من بگی( انتظار)".

 

 

 

به خاطر بسپارید، که هرگز هنگام عصبانیت فرزندتان را تنبیه نکنید.

 

 

    فرزند شانزده ساله تان، که دارای مجوز مبتدی ها می باشد، با اینکه گواهی نامه دارد، بدون اجازه شما ماشین را بیرون برده است.تنها یک هفته به امتحان رانندگی اش باقی مانده است." رانندگی بدون حضور یک بزرگتر در ماشین برای تو غیر قانونی است. تو الان می دونی که چطور رانندگی کنی، اما تا وقتی که در امتحان رانندگی قبول نشدی، اجازه نداری به تنهایی رانندگی کنی(شناسایی). به خاطر این کارت هر دو ما به دردسر می افتیم(نتیجه).اگر خواستی جایی بروی و من در دسترس نبودم،از فردی که گواهینامه دارد در خواست کن تا تو را برساند( جایگزین). بخاطر اینکه چنین کاری انجام دادی، اجازه نمی دهم تا یک ماه دیگر در امتحان رانندگی شرکت کنی( تنبیه). مطمئنم که می فهمی چرا باید در اینجا قانون را رعایت کنی( انتظار)."

 

 

     باز هم می گویم در صورت امکان، بین تنبیه( تأخیر در امتحان رانندگی) و جرم ( رانندگی بدون گواهینامه) ارتباط بر قرار کنید.

 

 

هر وقت می خواهید فرزندتان را تنبیه کنید، سعی کنید از این طرح کلی پیروی کنید؛ نقض قانون را شناسایی کرده ،نتیجه آن را توضیح داده، یک راه جایگزین پیشنهاد دهید، تنبیه را توضیح دهید، و بگوئید که دفعه آینده چه رفتار بهتری از او انتظار دارید. این شیوه درست تنبیه کردن می باشد.

 

 

 

 

مطالب فوق برگرفته از کتاب زیر می باشد:

 

 

نام کتاب به فارسی: ده اصل اساسي در فرزندپروری خوب

 

 

نویسنده کتاب:  پروفسور لارنس استینبرگ( استاد برجسته دانشگاه Temple )

 

 

مترجمان: رستم  علی نیا کروئی(کارشناس ارشد روان شناسی از دانشگاه علامه طباطبائی- مدرس مدعو دانشگاه)

 

 دکتر احمد برجعلی (عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی)

 

سال انتشار و ناشر: 1390  انتشارات پنجره

 

 

 

 

 

 

 

    با سپاس فراوان از آقاي علي نيا كرويي

 

 

 

 

 

 

ارسال نظر

وبسايت روستا مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است و از انتشار نظراتی که حاوی توهین یا بی‌احترامی به اشخاص حقيقي يا حقوقي و موارد مغایر با قوانین كشور باشد معذور است.

کد امنیتی
بارگزاری مجدد

درباره روستا
شهدا
حماسه سازان
مردم شناسی
کشاورزی
مشاغل و صنایع
آموزش
ورزش
زنان
خیرین
روستائيان نمونه
بنياد علمي فريد
آئينهاي مذهبي
نهادهای اجرایی
بهداشت
مقالات و مطالب مختلف
دیگر موضوعات

 

 

روستــا20