*اطلاعات موجود در سایت بیشتر بصورت میدانی جمع آوری شده است و احتمال اشتباه وجود دارد . ما را در رفع اشتباهات و تکمیل اطلاعات، یاری نمایید . منتظر ارسال مقالات، مطالب و دست نوشته های شما اهالی روستا، درباره موضوعات مختلف هستیم*

انواع موسیقی مازندران

  

الف: موسیقی آوازی

 

در موسيقي آوازي ریتم در آنها دخالتی ندارد و هر یک از آنها زیر بنای فرهنگی خاصي دارند که  به نمونه هایی از آنها اشاره می کنیم:

 

1-      کتولی

2- کله حال

3- طوری یا امیری

4-  نجما

5- صنم

6- چاروداری

 

 

 

ب: تصنیف ها

 

1- سورت خونی

2-  طالبا

3- آق ننه

 

 

 

ج:موسیقی آئینی

 

1- نوروز خواني

2- نواجش یا نوازش(موری)

3- چاووش خونی

 

 

 

د: موسیقی سازی مازندران

 

موسیقی سازی را می توان به دو قسمت تقسیم نمود:

 

1- موسیقی چوپانی(مخصوص لـله وا)

موسیقی چوپانی که توسط ساز  لـله وا  اجرا می شود شامل قطعات ذیل است:

کتولی، کل حال، غریب حال(غریبی)، میشی حال، دنباله میشی حال، کیجاکرچال، زاری، کمر سری، دختر عمو جان، جلوداری، عباس خوانی و سماع حال.

 

2_ مخصوص سرنا ونقاره

آهنگ های مخصوص سرنا که معمولا با نقاره نواخته می شود(البته در بعضی از ملودی ها نقاره نقشی ندارد) شامل:پیشنمازی(یا پیش نوازی که معمولا قبل از مراسم عروسی نواخته می شود)، یک چوبه، سه چوبه، ترکمنی، روونی، لیلا گواگر، ورساقی، شروشور، کتولی.

 

 

 

ه:موسیقی گوداری

شامل: هراتی، بلبل، گل، طبیب، فاطمه، مسکین

 

 



موسیقی آوازي مازندران


 

1- کتولی

 کتولی یکی از آوازهای مازندرانی است، آواز کوه و صحرا و آواز دشت، آواز مردان و زنان خسته شالیزار، آوازی است که سینه به سینه تداوم یافته و تداعی کننده خاطرات هر مرد و زن مازندرانی است. کتولی از قطعات موسیقی سازی نیز محسوب می شود. کتول نام شهری است در شرق مازندران به نام علی آباد کتول. بعضی ها اعتقاد دارند که این آواز مربوط به این منطقه است.

 

اعتقاد دیگر بر این است که این آواز هنگام چرخانیدن گاو کتول خوانده می شده است به همین دلیل آنرا کتولی می گویند.

 

در آمد و یا شروع آواز کتولی مشابهت نزدیک با درآمد کرد بیات و دشتی و حجاز دارد. این آواز بیشتر در حین راه رفتن یا کار کردن معمول است. به همین خاطر در بین آواز ازکلمه(جان) یا (جانا) یا (هی) یا (ای) که گویا برای نفس تازه کردن است استفاده می شد و این عمل بر حسب عادت در حال حاضر بین هنرمندان معمول می باشد.

 

آواز کتولی را با واریاسیون ها و صورت های مشابه و متنوع در شرق و مرکز و غرب مازندران در روستاها یاشهرها می خوانند. فواصل مقامی آن در همه جا یکی است و فقط از نظر تزئین و تحریرها با هم اختلاف دارند و با آواز دشتی و دستگاه شور مرتبط است.

مردم مازندرانعلاقه خاصی به آواز کتولی دارند. چون این آواز یاد آور خاطرات جوانی و گذشته های آنان است. کتولی آوازی است که در هنگام کار و هنگام غم و اندوه و حتی شادی خوانده می شود. اینک ترانه تای را که متضمن نام این آواز می باشد ذیلا آورده می شود:

 

کتولی بخوندم می یار کتوله

(آواز کتولی بخوانم که یارم کتول است.(

کتولی بخوندم می منزل دوره 

(کتولی بخوانم که منزل من دور است.(

کتولی بخوندم بورم ولایت

(کتولی بخوانم و به ولایت خودم بروم)

شی یار جم دارمبه شیرین حکایت

(که از یار خودم حکایت هایشیرین دارم)

 

آواز کتولی را با ساز لـله وا و گاهي با سرنا هم می نوازند.

 

 

پیشنمازی یا پیشنوازی:

این ملودی سازی است یعنی بدون کلام است و چنانچه از اسم ملودی پیداست آنرا  قبل از شروع عروسی می نوازند تا اهالی از مکان عروسی با خبر شوند.


به عبارت یا روایت دیگر، چون یک روز قبل از شروع عروسی قبل از نماز مغرب در خانه عروس یا داماد این ملودی نواخته می شود آنرا پیش نمازی هم می گویند، نواختن این ملودی با ساز سرنا و یک یا دو نقاره است.

 

 

2- کل حال

یا کله حال یا عاشق لیلی کل حال دردستگاه شور و نوعی آواز است که در آخر آواز کتولی به دلخواه می شود. البته بعضی ها عقیده دارند که زن های خانه دار مازندرانی آن را هنگام پخت و پز یا آشپزی با کَلِه می خوانند.

کله نوعی اجاق دست ساز است که از سنگ و گل درست می شود و از سه بعد متصل به هم ساخته شده و روی آن با دیگ، غذا درست می کنند و با هیزم پخت و پز می کنند.

به روایت دیگر کل به معنی کوتاه است به همین خاطر چون این آواز در آخر به صورت کوتاه ارائه می شود آن را کل حال می نامند. یعنی حال کوتاه که در هر صورت مضمون ملودی یکیست.

این آواز با سرنا یا لله وا نواخته می شود که مسلما" با امکانات ساختمانی هریک از این ساز ها  واریاسیون مخصوص به خود را اخذ می کنند.

 


3- آواز امیری

یاطوری یا تبری این آواز که در زمان قدیم طوری یا طبری نامیده می شده است در ارتباط با نام مازندران است. ولی به خاطر این که با اشعار شاعر بلند آوازه مازندران شیخ العجم امیر پازواری خوانده می شده است امیری نام گرفت.

امیری آوازی است که از عشاق دشتی شروع شده و به دستگاه شور فرود می کند و معمولا" وسعت صوتی آن از یک اکتاو تجاوز نمی کند. این آواز در نقاط مختلف مازندران با واریاسیون های مختلف خوانده می شود.

 

 

4- نجما

یکی دیگر از آواز های مازندرانی آواز نجما ست.

روایت است که میرنجم الدین معروف به نجما شاهزاده ای اهل فس بوده که عاشق دختری از مازندران به نام رعنا بود که در وصف عشق و عاشقی آنان آواز نجما و رعنا در مازندران خوانده می شود.

 اشعار این آواز تماما" فارسی است، ملودی نجما در دستگاه شور و از گوشه رهاوی تاثیر پذیرفته است و از نظر موسیقایی متاثر از موسیقی مرکزی ایران است حتی در بعضی از قسمت ها شباهت هایی به موسیقی فارس و مناطقی از خراسان دارد. یعنی برخی از حالات موسیقی خراسان را در نجما می بینیم.

آواز نجما هم مانند آواز امیری فاقد ریتم است و در دستگاه شور ارائه می شود بعد از 3بار گردش ملودی روی پرده دوم نت شروع رو تونیک فرود می کند و بار چهارم به صدای آغازی تونیک بر می گردد.

 

5- صنم

دیگراز آواز های مازندرانی(صنم) است که گاهی آن را حقانی نیز می خوانند واز نظر خصائص موسیقی با آن یکی است. فقط از نظر بیان ملودی صنم را خواننده با کلمه صنم وحقانی را با کلمه الله شروع می کند و همین تنها تفاوت آنها است. این آواز پدیده تفکرات و باور ها و برداشت های جدیدتر اجتماعی است که مضامین گسترده شده اجتماعی را نسبت به زندگی اولیه و بدوی نشان می دهد به همین خاطر این ملودی ممکن است بی تاثیراز ملودی مناطق دیگر ایران نباشد.

 

6- چاروداری

چاروداری یکی دیگر از موسیقی های آوازی مازندران است که چارودارها از آن استفاده می کنند و بیان زندگی پرپیچ و خم چارودار های مازندران است.


چارودار ها، فروشندگان خورده پای گذشته مازندران بوده اند که با چهار پایان خود کالاهایی مانند:برنج، گندم، حبوبات، ذغال، هیزمرا به نقاط دیگر منتقل می کردند و در مقابل نفت، چای و کالاهای مورد نیاز منطقه ی خود را می آوردند و موسیقی آوازی هم بازتاب زندگی چارودارهاست و معمولا هم به وسیله ی چارودارها خوانده می شده است. ملودی چاروداری گاهی در ریتم 6/8 و گاهی به صورت آوازی معمولی است که آواز گونه آن بیشتر رایج است.

 

چاروداری کامبه، شب داروشب گیر

(چاروداری می کنم از اول صبح تا شامگاهان)

دسته یاسه بیتا کمر ره زنجیر

(دست مرا یاسه زخم کرده است و کمر مرا هم زنجیر)

دتر دارون شما تیر بخارین تیر

(دختر داران شما تیر بخورید)

من مرد جوونا زار زار بیمه پیر

(من مرد جوانزارزار پیر شدم)

 

 



تصانیف مازندرانی


بخش دیگري از موسیقی مازندرانی را
تصانیف تشکیل می دهد. تصانیف را چنانکه متذکر شدیم در بخش های مختلف مازندران به نام های مختلف می خوانند مانند:

ریز مقوم یا کیجا جان یا کیجاجانک فکه چند نمونه کهن آنرا در این بخش قید می نمایم:

سوت یا سورت خوانی بیشتر شامل: ترانه های حماسی مازندران می شود، عامه مردم با این ملودی اشعار قهرمانان و پهلوانان و حماسه های ملی و میهنی خود را بیان می کنند.


نزدیک ترین سوت یا سورت به زمان ما ،سورت مشتی است که مربوط به حدود بیش از پنجاه سال پیش می باشد. بعضی از نوازندگان بومی مازندران اعتقاد دارند که سورت از همان سرود گرفته شده است. سورت در واقع نوعی موسیقی آرمان گرایانه است که متاثر از موسیقی کیجاجان که قبلا از آنها صحبت شد می باشد. بیشتر سورت ها هم مربوط به افراد مبارز است.

 

آق ننه

یکی دیگر از تصانیف مازندرانی، آق ننه است که به روایت های مختلف خوانده می شود. عده ای معتقدند که مضامین این آواز زبان حال مردی است که عاشق آق ننه دختر شخص متمول و نامداری می شود و چون مرد عاشق متاهل بود جرات خواستگاری نداشت و دختر یعنی آق ننه را اغفال کرده و به یکی از روستاها ی قائم شهر فعلی می آورد و مدتی را در منزل یکی از دوستان خود در آن روستا به سر می برد.

کسان دختر که در منطقه نفوذ فراوان داشتند به تعقیب دختر رفته و او را به روستا بر می گردانند و در جائی دیگر او را شوهر می دهند این ملودی که با اشعار محلی خوانده می شود زبان حال مردی است که معشوقه خود را از دست داده است.

ملودی آق ننه در دستگاه شور وآواز دشتی خوانده می شود که اگر ملودی در شور (ر) فرض شود حد و صوتی ملودی از (دو) تا (سی) می باشد.

 

 

طالب یا طالبا

طالبا یکی دیگر از تصانیف مازندرانی است که مودی آن معمولا" با اشعار خواهر طالب(طالب آملی) سیتی گلین نساء یا سیتی نساء، که در فراق برادر سروده است خوانده می شود.

طالب آملی  یا طالبا از شاعران فارسی زبان معروف است که در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم می زیست اهل آمل بوده و شهرت وی به نزد خاص و عام خطه مازندران طالب آملی است، وی در دیار هند شهرت بسیار یافت و در صف اول شاعران عهد خود جای گرفت.

نمونه ای از اشعار طالب:

طالب منم که زمره افراد دهر را                              دل تا زبان بدیده ادراک دیده ام
هر گه به سهو گوشه چشمی گشوده ام                خون در عروق انجم و افلاک دیده ام

 

 


موسیقی سازی

موسیقی سازی شامل دو بخش می شود:

 

بخش اول :موسیقی سازی چوپانی که با لـله وا اجرا می گردد.

بحش دوم:موسیقی مراسمی و میدانی و رقص است که با سرنا و نقاره قابل اجرا است.

 

موسیقی چوپانی که با لـله وا نواخته می شود شامل بخش های زیر است:

کتولی – غریبی - میشی حال - دنباله میشی حال - کیجا کرچال - زاری - کمرسری - دختر عمو جان - جلوداری – عباس خوانی - سماع حال.

 

 

غریبی

غریبی یکی دیگر از نواهای چوپانی است که در دستگاه شور ارائه  شود، گویا چوپانان این ملودی را در غریبی یا غربت می نواختند. چوپانان برای کار چوپانی گاهی اوقات مجبور بودند که دور از دیار خود به کار چوپانی بپردازند هر گاه که دلتنگ می شدند و هوای ولایت می کردند غربت را در خود حس کرده و با لـله وا آهنگ غریبی را می نواختند و این ملودی براساس این عنوان را دارا شده است.

 

 

میشی حال

در مازندران به گوسفندان ماده میش می گویند و به لحن یا ملودی هم حال اطلاق می نمایند.

میشی حال ملودی مخصوص گوسفندان است و برای گوسفندان بسیار مهیج است. این باعث می شود که گوسفندان در هوای سرد و برفی بتوانند غذای خود را بیابند و از گرسنگی  در آیند. میشی حال در دستگاه شور استو از ریتم 6/8 برخوردار است اگر ملودی را در شور (ر) فرض نماییم محتوای اصوات ملودی از (دو) تا (لا) نسبت به نت شروع تجاوز نمی کند.

 

 

دنباله میشی حال

این ملودی که بعد از میشی حال نواخته می شود و معمولا پس از چریدن گوسفندان یعنی به هنگام مراجعت به روستا، چوپان برای برگرداندن گوسفندان به چفت، این ملودی را می نوازند و گوسفندان که به اندازه کافی چرا کرده اند با شنیدن دنباله ی میشی حال متوجه می شوند که موقع برگشتن است و از اینرو به طرف چفت حرکت کرده و با همراهی چوپان به چفت می روند.

 

 

کیجا کرچال یا کرچال

کرچال به معنی داربست است و توسط آن جاجیم و گلیم و نوعی پارچه پشمی ضخیم به نام چوخا بافته می شود. کیجا هم در مازندرانی به معنی دختر است.

به نظر می رسد این ملودی در وصف دخترانی است که در پای دستگاه کرچال نشسته و مشغول جاجیم بافی یا گلیم بافی هستند نواخته شده است. این ملودی در گوشه ی شوشتری و اشاره به بیداد، دستگاه همایون قرار دارد این ملودی از ریتم 4/4 برخوردار است و گردش ملودی تا فاصله پنجم صورت می گیرد.

 

 

جلوداری

این ملودی را لوطی ها یعنی افرادی که در عروسی ها نوازندگی می کنند هنگام حمام بردن عروس و برگرداندنش و همچنین موقع انتقال عروس به خانه داماد با سرنا و نقاره می نوازند که هر کدام از این بخش ها دارای مراسم خاصی است.


این ملودی به طور زیبایی به دستگاه سه گاه عبور نموده و بعد از گردش در دستگاه سه گاه مجددا" به شور بر می گردد. پس از گردشی چند در دستگاه شور تغییر ریتم می دهد و تبدیل به 6/8 می شود و در این ریتم ملودی به اتمام می رسد، وسعت ملودی از فاصله پنجم تجاوز نمی کند.

 

 

عباس خوانی

این ملودی جزو موسیقی آئینی است که با ساز لـله وا  ابداع شده و در موسیقی چوپانی ظاهر شده است. عباس خوانی از تعزیه حضرت عباس(ع) که از مجالس بسیار برجسته و شاخص تعزیه است الهام گرفته شده ولی در حال حاضر جزو موسیقی سازی محسوب و با لـله وا نواخته می شود.

گمان می رود به خاطر عزیز بودن این تعزیه و جای گرفتن در دل مردم، این ملودی از زبان ساز هم بیان شده باشد و ملودی سازی آن هم از این طریق شکل گرفته باشد.

عباس  خوانی فاقد ریتم و متر است و در بیات ترک یکی از آواز های دستگاه شور نواخته می شود البته عباس خوانی در چهارگاه هم قابل اجرا است.

ملودی از فاصله سوم تونیک شور شروع و در همان فاصله ختم می شود وسعت اصوات مورد استفاده ملودی تا فاصله ششم است یعنی اگر  بیات ترک تا فاصله سوم شور (ر) را در نظر بگیریم حدود اصوات نت های دو تا لا خواهد بود.

 

سماع حال

در مازندران به رقص سماع می گویند، چنانکه از نام قطعه بر می آید سماع حال یعنی ملودی مخصوص به رقص که در دستگاه سه گاه نواخته می شود البته این ملودی با سرنا و نقاره هم اجرا می شود که اجرا با سرنا و نقاره آن بیشتر در عروسی ها معمول است و در اینجا هم امکان دارد از طریق شنیدن آن به موسیقی چوپانی راه یافته باشد ملودی سماع حال در دستگاه سه گاه و از ریتم 6/8 برخوردار است و تا آخر ملودی ریتم تغییر نمی کند. اعتقاد دیگر بر این است که این ملودی در هنگامی که کشت کامل برداشت شده در سر خرمن یا زمین کشاورزی  بعد از اتمام کار کشاورزی  نواخته می شده و کشاورزان  با این آهنگ به رقص و پایکوبی می پرداختند.

 

زاری
ملودی زاری دردستگاه شور و بر مبنای داستانی استوار است، این ملودی آنقدر سوزناک و درد آلود بود که غم بزرگی را حکایت می کرد. این ملودی نوظهور ، زاری نام گرفت که در حال حاضر به موسیقی چوپانی تعلق دارد. معمولا این ملودی در هنگام حزن و اندوه چوپانان نواخته می شود و کاربرد خاصی از نظر ملودیک ندارد.

 

کمرسری

کمرسری نیز در دستگاه شور است هنگامی که گوسفندان در دامنه های سر سبز به چرا مشغولند و علف های بکر و دست نخورده را می چرند چوپان هم به خاطر تکمیل نمودن چرای گوسفندان در کمر کش سنگی نشسته و بالـله وای خود ملودی کمرسری را می نوازند تا گوسفندان با اشتهای بیشتری به چرا مشغول شوند.

این ملودی در شروع به صورت آوازی از عشاق دشتی شروع شده ولی بعدا" ریتم و متر مشخص به خود گرفته و با ریتم 6/8  ادامه می یابد. ملودی کمرسری به دو بخش کمرسری اول ودوم تقسیم می شود.

بعد از کمرسری اول دوباره پایه کمرسری اول یعنی همان عشاق تکرار شده و در قسمت کمرسری دوم دارای متر 2/4 می شود. و در دستگاه شور ختم می شود.

 

دختر عمو جان

این ملودی در دستگاه شور و فاقد کلام است ولی اخیرا شعری بر آن تصنیف شده است، همچنان این ملودی از ریتم 6/8 برخوردار است، وسعت ملودی از یک اکتاو تجاوز نمی کند.

 

 

 

 

ارسال نظر

وبسايت روستا مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است و از انتشار نظراتی که حاوی توهین یا بی‌احترامی به اشخاص حقيقي يا حقوقي و موارد مغایر با قوانین كشور باشد معذور است.

کد امنیتی
بارگزاری مجدد

نظرات  

 
+3 # محمدرضا در تاریخ: جمعه 12 ارديبهشت 1393 ، ساعت 03:02 ب ظ
در صورت امکان نمونه ای از نت هر بخش را قرار دهید.
باتشکر
نقل قول
 
 
+2 # علی در تاریخ: جمعه 12 تیر 1394 ، ساعت 12:04 ب ظ
کاش نمونه قرار میدادید. ولی خیلی خوب بود و با تشکر از مطلب خوبتان
نقل قول
 
 
0 # بابایی در تاریخ: یکشنبه 08 تیر 1399 ، ساعت 05:04 ب ظ
عالی بود
نقل قول
 
درباره روستا
شهدا
حماسه سازان
مردم شناسی
کشاورزی
مشاغل و صنایع
آموزش
ورزش
زنان
خیرین
روستائيان نمونه
بنياد علمي فريد
آئينهاي مذهبي
نهادهای اجرایی
بهداشت
مقالات و مطالب مختلف
دیگر موضوعات

 

 

روستــا20