كدخدا ها و عملكرد آنان در ايمن آباد و كروكلا

 

 

  

 

در زمانهای قدیم اداره قراء و قصبات بصورت ملوك الطوایفی بود که افراد مدبّر مدیریت آنها را برعهده داشتند. دهات و روستاههاي بخش لاله آباد تحت حکومت استان مازندران و با تابعیت از نمایندگان دولت، در شهرستان بابل اداره می شد.

 

هریک از بخش ها شامل چندین دهستان و هر دهستان شامل چندين روستا یا ده و آبادي می شد.

هر یک از روستاها دارای بزرگان خوش نام بودند که امر و نهی امور را انجام می دادند و هر روستا دارای یک دهبان یا کدخدا و یک پاکار بود که از طرف مالکین تعیین می گردید.

 

کدخدا به امور روستا رسیدگی می کرد و اگر اختلاف و یا نزاعی پیش می آمد نسبت به رفع اختلاف اقدام می نمود و در صورت لزوم از مالک یا مالکین کمک و مساعدت می خواست تا اختلاف برچیده شود.

 

کدخدا با هر کس کار داشت پاکار خود را که زیر نظر او کار می کرد برای حضور فرد مورد نظر، به دنبال فرد، فرستاده می شد و فرد، موظف بود به نزد کدخدا بیاید و  اداي توضیحات لازمنمايد و چنانچه فرد موردنظر حاضر نمی شد، کدخدا به اتفاق پاکار به منزل شخص متخلف می رفتند و با خوردن ناهار و شام به موضوع رسیدگی می کردند که دادن ناهار و یا شام یک نوع تنبیه برای فرد متخلف به حساب مي آمد.

 

کدخدا را ارباب تعیین می کرد و ارباب صاحب تمام املاک بود که از مسئولان بالاتر تعیین می شد.

 

آنگونه كه حاج سيد مختار حسيني ايمني  پير روستا و كدخداي سالهاي 1335 تا 1340 عنوان مي كند: در آن دوره، ماموران به دنبال سرباز می آمدند، محل ما(ايمن آباد) حدود 150 تا سرباز داشت. من در دوره ای که کدخدا بودم حتی یک نفر را هم به حوزه(پاسگاه امروزی) معرفی نکردم. من در روستايمان پرس و جو كردم و حدود شش تا هفت نفر از جوان هايي كه مشکل جسمی داشتند و معاف از خدمت بودند را معرفی کردم. چراكه پسر ها به عنوان نيروي كار، بسيار براي كشاورزان اهميت داشتند. و با رفتن پسران جوان به سربازي خانواده از نظر اقتصادي نصفه نيمه و يا كاملا" فلج مي شد.

حوزه ی این بخش، مربوط به حمزه کلا شش پل بود. سرهنگی که مسئول سربازان بود، با دیدن آن افراد گفت:پدر سوخته! این ها را از چند آبادی آوردی؟ به آنها گفتم می توانی شناسنامه ی آنها را ببینی.

از بهار سال 1309، شروع به دادن شناسنامه کردند. مامورین آمار، به روستا آمدند و در مسجد روستا با پرسیدن تعداد افراد خانوار سرپرست خانواده، به آنها شناسنامه می دادند. و نام خانوادگی که تا آن سال وجود نداشت، از آن سال به بعد، برای آنان نام خانوادگی انتخاب می شد.

فقط حسینی ها، افراد اصیل ايمن آبادی هستند، هاشمی ها افراد اصیل کروکلا و بقیه ی نام های خانوادگی از بخش ها و روستاهای مجاور و حتي از مناطق ديگر كشور به خاطر رونق این روستا، اخلاق خوب مردمانش و ايمن بودن روستا به این محل آمدند.

به عنوان مثال ایمانی ها از قمی کلا، کریمی ها از رشت، اصغرنيا، بزرگي ها و لاسمي ها از لاسم  لاريجان آمل آمده اند.

 

در سال 1342 که قانون اصلاحات اراضی آمد، ارباب ما که آقاي حریری نام داشت به مکه مشرف شد و فردی به اسم ملکیان را مامور کرد تا برای گرفتن مالیات، از میزان حاصلخیزی زمین ها اطلاعاتی کسب کند.

آقايان حریری، محبوبی و جنانی، از ارباب های ايمن آباد بودند. بعد از بازدید از زمین ها، آقاي ملکیان  تشخیص داد که 40 هکتار از 120 هکتار زمین های بررسی شده، حاصلخیزی دارند.البته بخاطر پرداخت كمتر ماليات توسط اهالي روستا به گونه اي او را راضي كردم به دادن آمار كمتر.

در زمستان، مردم روستا رفتند و به حریری گفتند که امسال ما 90 هکتار محصول گرفتیم. حریری که  تناقض حرف های ملکیان و مردم را متوجه شد، مرا پیش خود خواند و از من بازجوئی کرد که چرا آمار غلط دادم. فکر می کرد که باقی محصول مردم را خودم می گیرم. به من گفت مي خواهي به خاطر آمار غلط حداقل 10 هکتار دیگر به زمين هاي روستايتان بابت پرداخت ماليات اضافه کنم؟ من که نمي توانستم چنين چيزي را  قبول كنم از او خواستم که استعفای مرا از کد خدائی روستا بپذیرد. و در آن سال بود که بعد از 6 سال، یعنی در سال 1341 استعفا دادم.

بعد از قانون  ارباب و رعیتی، وقت اصلاحات اراضی فرا رسيد، دولت خواست زمین هایی که دست ارباب ها بود، در اختيار كشاورزان قرار دهد. بخاطر تعداد زياد ارباب منطقه، این امر مشکل به نظر مي رسيد. که رضا شاه در آن زمان، دستور تهیه نقشه ی محل را صادر کرد.

گفت که 15 درصد از متراژها را کسر کنید و آن را صرف ساخت حمام و آبادی محل کنید.بعد از آن، دستور کسر 20 درصد را داد.

نحوه مالکیت آن دوره هم به این شکل بود که هرکه در زمان ارباب هر مقدار زمین زیر کشت خود داشت، مالک همان قطعه از زمین می شد. و دولت در آن زمان بعد از صدور سندهائی، زمین را به شرط 12 ساله و قسطی به مالکانش سپرد.

از وظایف کدخدا این بود که، برای محل رودخانه درست می کرد، چاه حفر مي كرد، به دعواها و نزاع ها رسيدگي مي كرد، معرفي جوانهاي روستا براي خدمت به نظام، به روستا نظم می داد، و کد خدا يعني خدای ده یا خدای روستا يعني همه کاره ی روستا بود.

 

 

اسامي كدخداهاي روستاي  كروكلا  به قرار زيرند:

 

کربلائی سید فضل الله هاشمي(پدربزرگ حاج قدرت اله)

کربلائی سيد اکبر هاشمي

کربلائی سيد علی هاشمي كرويي (برادر پدربزرگ حاج قدرت اله)

سيد عيسي هاشمي (ده سال 1327 تا 1337)

سید رحمت الله هاشمي(پدر حشمت اله)

سید مهدی هاشمي (فرزند کربلائی سيد علی)

 

 

 

اسامي كدخداهاي روستاي  ايمن آباد  به قرار زيرند:

 

کرمعلی کریمی معروف به کرم ضابط ( رجب کلواتی معروف به رجب پاکار، داماد و پاکار کرمعلی بود)

 

عباس کریمی(فرزند کرمعلی) تا سال 1328 کدخدا بود و دوباره در سال 1332 تا سال 1335 پس از سید محسن حسینی کدخدا می شود.

 

سید محسن حسینی (پدر حاج مختار) از سال 1328 تا سال 1332

 

حاج سيد مختار حسینی(6 سال  1335 تا 1341)

 

حاج حسن امینی (6 سال 1341 تا 1347، عزیزاله بابازاده، پاکار و رضا حیدری(پدر جعفر قلی) تحویلدار بوده است که او را رضا تحویلدار می خواندند)

 

حسن نجفی(6 سال 1347 تا 1353، عزيزاله بابازاده پاكار حسن نجفي)

 

مختار لاسمی ( فرزند آقا بزرگ )

 

سید میران حسینی ( فرزند سید محمد)

 

سد مختار حسيني ايمني(فرزند سید بابا) سال 1355 آخرين كدخداي ايمن آباد(فقط براي چند ماه)

 

 

 

 

به منظور رسیدگی و حل و فصل اختلافات میان ساکنان روستاها، و کاهش قدرت کدخداها و براندازی نظام ارباب رعیتی، وزارت دادگستری به تدریج و با اعلام قبلی شورایی به نام خانه انصاف‌برای یک یا چند ده تشکیل می‌دهد.

 

شورای مذکور، مرکب از پنج نفر از معتمدان محل است که از طرف ساکنان حوزه خانه انصاف برای مدت سه سال انتخاب‌خواهند شد سه نفر از اعضاء خانه انصاف اعضاء اصلی و دو نفر دیگر اعضاء علی‌البدل می‌باشند. عضویت در خانه انصاف افتخاری و مجانی است. در کلیه اختلافات و دعاوی بین ساکنان ده خانه انصاف سعی می‌کند که اختلافات را به صلح و سازش خاتمه دهد. از طرفی کدخدا حق انتخاب شدن در خانه انصاف را نداشت مگر از سمت کدخدایی استعفا نماید.

خانه انصاف در 29 ماده، ۲۲ فروردین ۱۳۴۴ در مجلس شورای ملی و ۱۸ اردیبهشت ۱۳۴۴ در مجلس سنا به تصویب رسید. این قانون در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۳۴۴ به امضا محمدرضا شاه پهلوی رسید.

با توجه به جمعیت بالای روستای ایمن آباد و اهمیت در بخش لاله آباد خودش خانه انصاف مستقلی داشت.

طی سال های 1345 تا 1355 با گذشت زمان و به خاطر دو دسته و دو جناح شدن محل و کاهش اعتبار کدخداها در بیان اختلافات محلی در دادگستری ها، کدخدا دیگر پایه ی مستحکمی نداشت و هر چند وقت عوض می شد، تا اینکه در سال 1355 نظام ارباب رعیتی در روستای ایمن آباد برچیده شد.

با پیروز ی انقلاب اسلامی در سال 1357، خانه انصاف نیز تعطیل و غیر قانونی اعلام شد.

 

 

 

 

لازم مي دانيم از همكاري بزرگواراني چون حاج سيد مختارحسيني ايمني، حاج سيد قدرت اله، سيد محمد علي، سيد مصطفي، سيدعلي و سيد قاسم هاشمي كرويي، حاج ولي اله نجفي قدرداني نمائيم و همچنين محمد ايماني بابت تبديل فايل صوتي به نوشتاري.

 

 

تذكر: منتظر اطلاعات بيشتر و دقيقتر و رفع نواقص موجود از سوي شما هستيم.