*اطلاعات موجود در سایت بیشتر بصورت میدانی جمع آوری شده است و احتمال اشتباه وجود دارد . ما را در رفع اشتباهات و تکمیل اطلاعات، یاری نمایید . منتظر ارسال مقالات، مطالب و دست نوشته های شما اهالی روستا، درباره موضوعات مختلف هستیم*

تغییرات سبک زندگی و نقش آن در جدایی زوجین

 

 
آمار طلاق  در روستای ایمن آباد و کروکلا همانند سایر روستاها و شهرهای ایران قابل توجه می باشد. جدای از طلاق  رسمی، طلاق عاطفی نیز یکی از مهمترین دردسرهای زوج های جوان و میانسال روستای مان شده است. در این گفتار مروری می کنیم بر این آسیب مهم اجتماعی عصر امروز.

 

یکی از مهم ترین آسیب های اجتماعی جدایی است. و جدایی(طلاق) عاطفی را اولین مرحله ی فرایند جدایی می دانند که بیانگر رابطه ی زناشویی رو به زوال است؛ رابطه ی ضعیف در ارتباط عاطفی زن و شوهر می تواند به سردی سایر روابطی یک زوج مانند رابطه ­ی روحی، جسمی، عاطفی و حتی کلامی آنها منجر شود؛ وجود این مشکل در یک رابطه باعث  بی­ مهری و کم شدن محبت در خانواده می­ شود.

طلاق عاطفی را اولین مرحله ­ی فرایند طلاق می ­دانند و بیانگر رابطه­ ی زناشویی رو به زوال است که احساس تلخ بیگانگی جایگزینی یگانگی و صمیمیت شده است

 

 

در اطراف ما بسیاری از زن و شوهرهایی هستند که تا پایان عمر مانند یک گروه اجتماعی در کنار هم می مانند، اما جاذبه­ ی اعتماد طرفین در دره­ ی عمیق فاصله، سقوط کرده است.(عبدالهی:1392)

طلاق هم مي ­تواند صورت آشکار و رسمي به خود گيرد که طي آن خانواده فرو مي­ پاشد و هم مي­ تواند صورت پنهان به خود گيرد که در نتيجه­ ی آن، خانواده تنها ساختار بيروني اش حفظ مي­ شود ولي در واقع از درون تهي است، در اين حالت، زوجين بنا به ضرورت و اجبار با همديگر زندگي مي­ کنند، ولي روابط عاطفي سازنده و مناسبي ندارند.

طلاق رسمي به معناي طلاق عاطفي است، يعني پيامد طلاق رسمي و قانوني، هميشه طلاق عاطفي است. لكن طلاق عاطفي اين گونه نبوده و زواياي پنهان و مستتري دارد که بررسي و شناخت آن نيازمند مطالعات فراوان و دقيق است. رشد کمي و کيفي اين پديده در جامعه­ ی ايراني، به يکي از مسائل اجتماعي جدي تبديل شده به طوري که امروزه ديگر واژه­ ی طلاق قبح گذشته را ندارد و افراد آن را به عنوان يک انتخاب فردي در نظر مي­ گيرند.

در گذشته اگر زنی از خانه شوهر قهر می کرد و به خانه پدری می آمد، مورد سرزنش و نکوهش قرار می گرفت، پس زن بایستی راهی را برای ادامه زندگی خود بیابد اما امروزه نه تنها سرزنش نمی شوند بلکه مورد حمایت خانواده هم قرار می گیرند بنابراین فرد هیچ گونه تلاشی برای بهبود و سرو سامان دادن به زندگی خود انجام نمی دهد.

سبک زندگی به شکل دادن حوزه­ ی فردی و عمومی اعضای جامعه منجر می­ شود و تمامی عرصه­ های حیات فکری و زندگی مادی فرد را در دو حوزه ی خصوصی و اجتماعی در بر می گیرد ، سبک های متفاوت زندگی رفتارهای افراد را تغییر داده، افراد پیوسته در اثر آن ازخود تعریفی مجدد ارائه می کنند و حتی آن را تغییر می دهند. در واقع، سبک های زندگی جدید که مولود دوران مدرن هستند و به وسیله­ ی رسانه های ارتباطی و اطلاعاتی در سرتاسر جهان تبلیغ می­ شوند، بیشتر با سبک های سنتی زندگی دچار چالش می­ شوند. بنابراین سبک زندگی سازه ای مهم در روابط خانوادگی و زناشویی است و از آنجا که جامعه ­ی ایران جامعه­ ی در حال گذار از سنت به سمت مدرنیته است و به تبع آن تغییر سبک زندگی در بین اقشار مختلف مشاهده می­ شود، مسلماًمی­ توان دریافت که این شرایط مشکلات و آسیب هایی در روابط خانوادگی به وجود می آورد.(خواجه نوری1388 (

 

در اینجا به این جدایی­ ها  و بررسی دلایل برجسته ­ای که نمود بیشتری دارند، به اختصار می پردازیم.

1_ دیدگاه تاریخی

2_ تضاد سنت و مدرنیته

3_ فشارهای گروهی همسالان

4_ عدم پایبندی به قوانین اخلاقی واعتقادات دینی

5_ عدم برقراری تعادل بین موقعیت اجتماعی وسرعت ارتباطات

 



دیدگاه تاریخی

دیدگاه تاریخی به گذشته نشان می دهد که در جامعه سنتی و عشیره ای ما، زنان جایگاه مردان را نداشتند آنان در گذشته به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و عاطفی به مردان وابستگی شدیدی داشتند.حتی با وجود عدم حق انتخاب همسر برای زنان زندگی های گذشته دوام بیشتری داشته است! پس چرا امروزه با وجود ارتباط های گسترده و عاشقیت های تازه، زندگی ها دوام گذشته را ندارد؟!

زنان به مدد پیشرفت های الکترونیکی، رسانه ای و تغییرات اجتماعی بوجود آمده ی امروزی و به دلیل انباشتی از سرخوردگی ها در ضمیر ناخودآگاه تاریخی خود، به نوعی دارند از جامعه مردان انتقام می گیرند.

مردانی که تا به حال آنها را منزوی و در گوشه خانه نگه داشته و حق هرگونه اظهار حقی را از آنان گرفته اند.

در گذشته زنان به دلیل نداشتن شغل، وابستگی اقتصادی به مردان داشتند، همچنین زنی که به هر دلیلی از شوهرش جدا می شد چه در خانواده و چه درمیان محیط اجتماعی مورد سرزنش قرار می گرفت،از طرفی زن سنتی به لحاظ ساختاری و فیزیولوژیکی وابستگی عاطفی به مرد دارد، بطوری که در اثر کم توجهی مرد بسیار سرخورده می شدند و حتی خود را قابل سرزنش می دانستند! بطوری که از پیران گذشته نقل می شود در جامعه عشیره ای هنگامی که مردبه خانه می آمد و سفره پهن می شد، اول پدر خانواده سپس پسران و بعد اگر غذایی باقی می ماند مادر و دختران می خوردند!در چنین جامعه ای دختر به عنوان یک زن از همان کودکی سرخوردگی و حقارت دنیای مردسالارانه را تجربه می­ کند و ناچار به پذیرش آن می شود.

اما در دنیای امروز درست عکس موارد فوق است. یعنی زنان به دلیل تحصیلات دارای شغل و موقعیت اجتماعی برابر مردان هستند به همین دلیل دیگر مانند گذشته وابستگی اقتصادی به مرد را ندارند.

جامعه جدید امروز دیگر نگاه سخت گیرانه و سرزنش کننده را به زن ندارد. امروزه حتی هرچه بیشتر روبه جلو می رویم به کمک تکنولوژی و جایگزینی های متعدد دیگر جایی برای وابستگی عاطفی به مردان باقی نمانده است. بنابراین امروزه اگر زنان خود را در اجتماع بالاتر ار مردان نبینند، خود را کمتر نیز احساس نمی کنند.

 

تضاد سنت و مدرنیته

نسل امروز به خصوص دهه شصت به بعد به واسطه جهش تکنولوژی و ارتباطات رسانه های مجازی که دستاورد دنیای مدرن است،از دنیای سنتی دوران خود به این دنیای مدرن پرتاب شدند. این پرتاب شدگی و نپیمودن مراحل لازم برای رسیدن به دنیای مدرن، عوارضی را بوجود می آورد  از جمله جدایی که مورد بحث ما است. فاصله ای که بین دنیای سنتی و مدرن بوجود می آید باعث ایجاد نوعی تضاد در این  نسل می شود بطوری که نه خود را متعلق به دنیای سنتی می داند و نه ملزومات(باید ها و نبایدها)دنیای مدرن را به خوبی می شناسد و فقط به واسطه شبکه های اجتماعی و رسانه های نو پدید با انبوهی از ارتباطات  مواجه می شود که مربوط به مدرنیته است.او بخاطر داشتن ریشه های سنتی و همین طور روحیه تابو شکنی و همچنین خواسته پیشرو بودن در انواع ارتباط، دچار سر درگمی و گمراهی شدیدی در دنیای ارتباطاتی مدرن می شود و خود را در آن غرق می سازد.

 

فشارهای گروهی همسالان

در جامعه ما قوانینی برای ایجاد رابطه میان دختر و پسر وجود دارد(قوانین اخلاقی)وقتی این قوانین تحت تاثیر عوامل مختلف بخصوص فشارهای گروهی دستخوش تغییرات می شود. در این جامعه ضد ارزش تبدیل به ارزش می شود. به صورتی که این روند بیشتر در جامعه امروزی و در میان همسالان رواج دارد جایی که دور هم جمع می شوند و از روابطشان با جنس مخالف با  افتخار یاد می کنند. این موضوع برای کسی که تازه وارد این جمع شده و با اینگونه ارتباط آشنایی ندارد بسیار گران و از طرف جمع مورد نکوهش قرار می گیرد، در نتیجه زیر فشار های گروه، نظرش تغییر می یابد.

 



عدم پایبندی به قوانین اخلاقی و اعتقادات دینی

برداشت های اشتباه، تعمیم دادن جزء به کل به رد کردن مذهب می انجامد. سست شدن پایه های دینی و اعتقادی یک نفر و یا فاصله گرفتن از آنها به واسطه ادعای روشنفکری و هنرمند بودن و ....باعث ایجاد رابطه های می شود که در نگاه اول عادی(به خصوص در گروه­ های هنری مابانه) به نظر می رسد اما به مرور زمان باعث شکل گیری روابطی نامشروع می­ گردد که منجر به خیانت و دلسردی روابط بین زوجین و در نهایت جدایی آنان می انجامد. اعتقاد به اصول مذهبی و قوانین دینی به لحاظ شکل گیری نوع ارتباط در دنیای امروز و با توجه به عدم محدودیت زمان و مکان در ارتباط میان فردی، به دلیل مشخص بودن چهارچوب نوع  روابط از سست شدن پایه­ های زندگی جلوگیری می کند. و حداقل دستاورد آن این است که اگر باعث استحکام بیشتر بنیان خانواده نشود، باعث از بین رفتن آن نیز نخواهد بود.

 



عدم برقراری تعادل بین موقعیت اجتماعی و  سرعت ارتباطات

سرعت تحولات تکنولوژیک بسیار بیشتر از شرایط تغییرات اجتماعی زندگی هنرمندان است به همین دلیل فرصت رسیدن به تعادل را پیدا نمی­ کند. و اگر شخص هنرمند روال معقول و ساختار اخلاقی و دینی مشخصی را در نظر نداشته باشد در زیر چرخه ای تکنولوژی رسانه ایی خرد خواهد شد.

بنابراین با توجه به تغییرات سبک زندگی و جدایی افراد پیشنهاد می شود:

-
تولید و انتقال ارزش ها، اعتقادات و تقویت اعتماد اجتماعی که از عناصر مهم سبک زندگی سنتی است، در سطح اجتماعی، از رسانه های مختلف و استفاده از این پتانسیل برای تقویت سرمایه­ های اجتماعی و فرهنگی زوجین تبلیغ و انتشار شود.

-
برای کاهش طلاق عاطفی زوجین و با توجه به انبوهی از مؤلفه­ های فرهنگی جدید و عصر ارتباطات که سبک زندگی مدرن و انتظارات جدید را برای همسران ایجاد می کند در صورت نبود همسان همسری و تقابل سبک زندگی سنتی با سبک زندگی مدرن طلاق عاطفی یکی از ملموس ترین نتایج آن خواهد بود. از این رو به نظر می رسد، رعایت برخی از ابعاد سبک زندگی مدرن و آموزش پیاده کردن درست آن در محیط خانواده در عصر حاضر طلاق عاطفی بین زوجین را کاهش می دهد.

 

 

 

منابع:

عبدالهی،مجتبی(1392)طلاق عاطفی ،مفاهیم و نمادها،مطالعات خانواده،شماره255،ص18

خواجه نوری،بیژن و علی اصغر مقدس(1388)رابطه تصور از بدن و فرایند جهانی شدن،مجله جامعه شناسی کاربردی شماره یک

حاجی زاده میمندی،مسعود و دیگران(1395)بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با طلاق عاطفی،فصلنامه شورای فرهنگی اجتماعی زنان و خانواده،شماره

 

 

 

 

منبع: انسانشناسی و فرهنگ

 

ارسال نظر

وبسايت روستا مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است و از انتشار نظراتی که حاوی توهین یا بی‌احترامی به اشخاص حقيقي يا حقوقي و موارد مغایر با قوانین كشور باشد معذور است.

کد امنیتی
بارگزاری مجدد

درباره روستا
شهدا
حماسه سازان
مردم شناسی
کشاورزی
مشاغل و صنایع
آموزش
ورزش
زنان
خیرین
روستائيان نمونه
بنياد علمي فريد
آئينهاي مذهبي
نهادهای اجرایی
بهداشت
مقالات و مطالب مختلف
دیگر موضوعات

 

 

روستــا20