*اطلاعات موجود در سایت بیشتر بصورت میدانی جمع آوری شده است و احتمال اشتباه وجود دارد . ما را در رفع اشتباهات و تکمیل اطلاعات، یاری نمایید . منتظر ارسال مقالات، مطالب و دست نوشته های شما اهالی روستا، درباره موضوعات مختلف هستیم*

آغوز کا

 

 

بازی کاملا کنار گذاشته شده آغوزکا، روزگاری آنقدر جذابیت داشت که بچه ها و حتی نوجوانان روستا را در تابستان های دهه شصت و اوایل دهه هفتاد به خود مشغول و سرگرم مي كرد.

 

البته ابزار سرگرمی گروهی در هر دوره وجود دارد، اما به شکلی دیگر. چه آنهایی که دائم می باختند و چه آنهایی که دائم می بردند، همه به این بازی علاقه داشتند و تنها فرقشان در دستان سیاه بازندگان بود که دائم باید گردوی تازه (پاسن) را آج (آچّه) می کردند.


جذابیت آغوز و آغوزکا سبب می شد، آغوزدارهای غول پیکر از کَفتِل های پی درپی در امان نباشد. اما چند سالی است که دیگر کسی سراغ این آغوز دار ها (جَر) نمی رود، اصلا به خاطر مسائل غیر طبیعی دیگر درختی وجود ندارد.

 

 

شرایط و قواعد بازی آغوزکا در روستاهای مازندران:


نوع بازی:

کل کلی (kel keli) ، کشتی(keshti) ، دو کشتی و ... (کشت شامل دو گردو است که روی هم قرار می گیرد)


تعداد بازیکن:

تقریبا نامحدود تا حدی که مدیریت بازی سخت نشود.


لوازم مورد نیاز بازی:

در هر بازی هر بازیکن حداقل باید یک نکّه(Nakkeh) و یک کِل(kel) برای بازی کل کلی و یا دو کل (برای بازی کشتی)داشته باشد.

 

 


شرایط بازی:

کل ها یا کشت ها در یک خط با فاصله یک تا دو سانتی متر کاشته و نکه ها پرتاپ مي شود تا محلی که هر فرد بازیکن برای هدف گیری ترجیح می دهد مشخص شود
اولویت های هر بازیکن در هر بازی:


۱- قار

۲- پیش

۳- پیش دنبال

۴- پیش سنبال و پیش چهار مال و آخر ….

 

البته این اولویت ها در بازی بعدی یک پله جابجا می شود. این اولویت ها با پرتاب نکّه ها رابطه عکس دارد. کسی که قار است و یا قاری اش است، آخر همه نکّه را پرتاپ می کند و فردی که قار است به نوعی رهبر بازی هم محسوب مي شود.

 

 

 

بشت کا یا بشتن:

اگر کسی قاری اش می باشد می تواند اجازه دهد نکه ها بجای اینکه پرتاب شود، در محل هدف گیری قرار داده شود.


دارا:

کسی که نکّه اش از کِل ها و یا کشت ها کاشته شده فاصله بیشتری دارد و باید زود تر از بقیه به سمت گردوهای کاشته شده هدف گیری کند.


خریگ و موک:

نحوه رجونه گیری یا هدف گیری به سمت کل ها باید طوری باشد که نکّه بصورت عمودی و یا حداقل بصورت زاویه دار نسبت به سطح زمین (موک) به کل ها برخورد کند و اگر بصورت غلطیدن (خریک) برخورد کند، خطا محسوب می شود.


کِلِموس: (kele moos)

اگر فردی که نکّه اش را به فاصله خیلی نزدیک از کِل های کاشته شده پرتاب کند تا در هدف گیری راحتر باشد می گویند. البته اگر بقیه که در فاصله دورتر و در نتیجه در اولویت هدف گیری قرار دارند کلی برایش باقی بگذارند.


سَگدَس:

کسی كه نشانه روی قوی دارد و حتی در بعضی بازی ها به خاطر این نشانه روی قوی، آنها را بازی نمی دهند و یا اینکه شرط می گذارند که مکان نکّه اش یا مکان نشانه روی اش حداقل ۵ و یا ۱۰ متر دور تر از محل کاشت کِل ها باشد.


شریک:

دو یا چند بازیکن می توانند شریک شوند تا بتوانند بازی های بیشتری را ببرند و یا اینکه خطر لِخدون و یا حتی چِخدون شدن را کاهش دهند. در حالت عادی افراد ترجیح می دهند با یک سگدس شریک شوند.


مومه(mommeh):

کسی قاری اوست می تواند نکه اش را پرتاپ نکند و اصطلاح بماند تا تمام گردوهای مورد هدف قرارنگرفته شده را -در آن بازی- برای خود بردارد. البته اگر گسی در کِلِموس نباشد.


شیطون:

قاری می تواند در ازای کاشتنن یک  کِل اضافی شیطون شود و این کار دو مزیت دارد

۱- بدون اینکه نکه خود را پرتاپ کند، در محل دورترین نکه قرار گرفته و به عنوان اولین نفر به سمت کل ها و یا کشت ها هدف گیری کند

۲- شیطون می تواند تمام گرودوهای مورد هدف قرار نگرفته شده را -در آن بازی- برای خود بردارد.


زَمه شیطون:

کسی که کل اضافی برای شیطون شدن ندارد می تواند مانند حالت شیطون بعد از زدن نکه به سمت گردوهای کاشته شده، یکی از کل های زده شده را به عنوان شیطون بکارد یا در غیر اینصورت نکه خود را بعنوان کل اضافی(شیطون) بکارد.

 

خریمه(kharimmeh):

خریدن فرصت نشانه روی یک بازیکن توسط یک بازیکن دیگردر ازای یک یا چند کل

 

کِل کشه بن (kel kashe ben) :

عملی که برای جادو کردن عمل نشانه روی یک بازیکن انجام می دهند. خصوصا برای سگدس ها تا نکه اش به کل های برخورد نکند.

 

پسون(pesson):

مکانی امن برای جاسازی گردوهای اضافی که هر شخص بازیکن از طریق تازدن شلوار از محل کش شلوار ایجاد می کرد.

 

لختون:

کسی که در بازی بیشتر گرودهایش را ببازد اصطلاحاً لختون شده است.

 


چِخدون:

کسی که تقریبا تمام و یا حتی نکه اش را ببازد چخدون شده است.

 


اصطلاحات دیگر این بازی: سرنک، کوش سرنگ، شق شاب گی، دوشق شاب گی، ورا، نکه چسبی و و و

 

و بقول مولوی:

 

خنک آن قمار بازی، که بباخت آنچه بودش             بنماند هیچش الا، هوس قمار دیگر

 

 

 

 

 

منبع: وبسايت هاي مختلف

 

ارسال نظر

وبسايت روستا مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است و از انتشار نظراتی که حاوی توهین یا بی‌احترامی به اشخاص حقيقي يا حقوقي و موارد مغایر با قوانین كشور باشد معذور است.

کد امنیتی
بارگزاری مجدد

نظرات  

 
+1 # ۰۰۹۸۱۱۳۲۱۱ در تاریخ: سه شنبه 18 اسفند 1394 ، ساعت 12:12 ب ظ
یادش بخیر....
نقل قول
 
درباره روستا
شهدا
حماسه سازان
مردم شناسی
کشاورزی
مشاغل و صنایع
آموزش
ورزش
زنان
خیرین
روستائيان نمونه
بنياد علمي فريد
آئينهاي مذهبي
نهادهای اجرایی
بهداشت
مقالات و مطالب مختلف
دیگر موضوعات

 

 

روستــا20