*اطلاعات موجود در سایت بیشتر بصورت میدانی جمع آوری شده است و احتمال اشتباه وجود دارد . ما را در رفع اشتباهات و تکمیل اطلاعات، یاری نمایید . منتظر ارسال مقالات، مطالب و دست نوشته های شما اهالی روستا، درباره موضوعات مختلف هستیم*

نخستین تعزیه ها در ایران (۱۳۵۱)

 

محققین و نویسندگان بسیاری که در چند سال اخیر مطالب و مقالات نسبتا" فراوانی درباره شبیه خوانی نوشته اند، پیدایش و اجرای نخستین تعزیه ها را به دوره حکومت صفویه در ایران نسبت می دهند.

با اینهمه نه تنها در بررسی این نویسندگان که پایه فرضیه خود را بر حدس و گمان نهاده اند، بلکه در آثار و مطالب آن دسته از خاورشناسانی هم که از دیرزمان به تعزیه چشم دوخته اند و کیفیت و تاریخ تحول این نمایش کهن و اصیل ایرانی را موضوع نوشته های بیشمار خود در مجلات علمی و دانشگاه های خارجی قرار داده اند، مأخذ و مدرکی که صحت این فرضیه را تأئید سازد ارائه نشده است.

 

 

 

اولین مدرک کتبی که تا امروز در اختیار همه محققین تعزیه است، نمودار وجود تعزیه از دوره زندیه است. این مدرک گزارشی است از ویلیام فرانکلین که در 1787 میلادی در شهر شیراز شاهد اجرای یک شبیه خوانی بوده و در سفرنامه خود بنام «مشاهداتی در راه سفری از بنگال به ایران» Observations made on a tour from Bengal to Persia آورده است.

 

با آنکه در دست یافتن به این مدرک تقریبا" همه محققین تعزیه خود را مدیون ا . جی . براون E.G. Brown نویسنده معروف «تاریخ ادبیات ایران»می دانند که در جلد چهارم اثر معروف خود به نقل گزارش فرانکلین پرداخته است، لیکن در حقیقت اولین کسی که به گزارش فرانکلین دست یافته و آنرا در اختیار محققین بعدی گذاشته، خاورشناس عالی مقام روسی، آلکساندر کریمسکی A. Krymskiنویسنده کتاب «تئاتر ایران»، چاپ کیف، بسال 1925 است.

 

کریمسکی در این اثر که متأسفانه بزبان اکراینی نوشته و بهمین سبب برای بسیاری از پژوهشگران ناشناس مانده است، برای رسیدن بتاریخ اولین تعزیه های ایرانی این زحمت فوق طاقت را بخود روا داشته که به مطالعه بیش از صدها سفرنامه بپردازد و برمبنای آنها تاریخ پیدایش و نیز تکامل تعزیه را بگونه ای تنظیم کند که مهمترین نکات آن چنین است:

نخستین مدرکی که اصولا از وجود مراسم عزاداری حسینی به عنوان فرم های مقدماتی شبیه خوانی سخن می گوید، گزارشی است از تاریخ نویس عرب ابوحنیفه الدیناوری )متوفی 895 میلادی) در کتاب الاخبار که از اجرای مراسم نوحه خوانی برای حضرت علی و فرزندانش در زمان امویان روایت می کند.

 

بعد، احمد بن ابوالفتح در کتاب الحسن القصص از دیلمیان خبر می دهد که در سال 963 میلادی، مطابق با 352 هجری، معزوالدوله بعد از فتح بغداد فرمان داده است تا در دهه اول محرم تمام بازارهای این شهر را سیاه ببندند و مردم لباس ماتم بر تن کرده و به عزاداری امام سوم بپردازند.

 

بنا بر گفته کریمسکی ، خبر بالا از تاریخ ابن کثیر شامی گرفته شده و مأخذ خبر تاریخ ابن کثیر، گزارش یک تاریخ نویس عرب بنام هلال بوده است.

 

بعد، در سال 1475 میلادی یک تاجر رومی بنام نیکیتین Nikitinضمن سیاحت در ایران خبری می دهد که حتی می توان در آن اشاره هائی به وجود شبیه خوانی پیدا کرد.

لیک این خبر متأسفانه آنقدر مختصر و مبهم است که نمی توان مبنای تحقیق علمی قرارش داد. تمام خبر نیکیتین همین یک جمله است که:

... در اینجا شاه حسین پسر علی و نوه محمد نفرین کرد و سپس هفتاد بنا فرو ریخت ... !

 

در دوره صفویه که ایران رسما" شیعه را به عنوان مذهب رسمی خود پذیرفت و اضافه بر این سلاطین صفوی برای بهره برداری از تعصب مذهبی جهت مبارزه با عثمانیان سنی مذهب، به مراسم سوگواری و عزاداری توجه خاص نشان دادند، برنامه های نمایشی نیز در این مراسم توسعه ای چشم گیر یافت.

 

از این زمان سیاحان خارجی بسیاری چون ئلئاریوس Olearine، تاورنیه، توماس هربرت ضمن سیاحت خود از کشور ما هر یک گزارشات مفصلی از نوحه خوانی ها، تیغ زنی ها، زنجیر زنی ها و بالاخره نمایشات پانتومیمی مثل شبیه در آوردن دو طفلان مسلم که در حین عبور دسته ها بر روی یک اسب خونین دیده می شوند، می آورند که نمایانگر تکامل مراسم عزاداری حسینی در جهت نمایشی شدن آن است.

از جمله یکی از گویاترین گزارش هائی که دلیل این ادعا می تواند باشد خبری است که دوبراین بسال 1704 (بنابراین، آخرین نیم قرن حکومت صفویان) از اصفهان تهیه می کند.

دوبراین می گوید که در میدان بزرگی (میدان نقش جهان ؟) مردان زیادی در لباس جنگ آوران به دور پیکره ای از امام حسین گرد آمده بودند که در داخل آن مردی رفته بود و اعضای بدنش را تکان می داد!

 

به این ترتیب، به گفته کریمسکی، جنبه ها و عوامل نمایشی در عزاداری حسینی روز به روز رو به تزایُد می نهد تا زمانی که اولین برخورد با گزارش فرانکلین روی می دهد.

 

گزارش فرانکلین از شیراز حاوی معرفی دو تعزیه است، یکی تعزیه آب فرات که نمایش زد و خوردی بین دوستان امام و سپاهیان یزید است و ارزش نمایشی چندانی ندارد و دیگری تعزیه عروسی قاسم که کیفیت والائی را صاحب است و فرانکلین درباره آن چنین می گوید:

 

یکی از جالب ترین برنامه های عزاداری(حسینی) نمایش عروسی قاسم جوان، پسر امام حسن، با دختر عمویش، دختر امام حسین است. این عروسی البته هیچ زمان تحقق نیافت زیرا که قاسم در یکی از نبردهای کنار رود فرات، در روز هفتم محرم به شهادت رسید.

پسر جوانی نقش عروس را با همه ی تزئینات یک عروسی بازی می کرد. او همراه با دیگر زن های خانواده و با لحنی اندوهبار شعری را می خواند که مربوط به سرنوشت تراژیک شوهرش و قتل او توسط کافران بود. نمی توان دقایقی را که اینان از هم بایستی جدا می شدند فراموش کرد. وقتی که شوهر، نامزد جوانش را ترک می گفت تا جبهه رود، با او لطیف ترین وداع ها را می کرد. بعد، بهنگام رفتن جامه ی سوگواری را باو داد و دختر جامه را روی شانه های خود انداخت ...

 

گزارش فرانکلین که از شیراز و از عهد حکومت زندیه و به سال 1878 است برای کریمسکی بدان گونه که در کتاب خود صریحا" ذکر می کند تاریخ نخستین اجرای تعزیه را در ایران در بر دارد. بهرحال بعد از کریمسکی، اولین خاورشناس غربی که این تاریخ را برمبنای تحقیقات دانشمند روسی فوق الذکر، سند قرار می دهد، ا. جی . براون انگلیسی است. و سپس همه ی محققین ایرانی و خارجی از جمله بهرام بیضائی برای « نمایش در ایران » خود، به براون تأسی جسته و اولین مدرک موجود از کهن ترین اجرای تعزیه در ایران را به تاریخ فوق پذیرفته اند.

 

 

 

حال، بعد از این مطالعه، آنچه که درباره تاریخ اولین اجرای تعزیه ها در ایران در دسترس نگارنده این سطور است، آنرا نخستین بار در رساله دانشگاهی خود با عنوان hiitisch – Persische Passioesspiele (چاپ وین 1967) منتشر ساخته و بالاخره خوشحال است که حال از طریق این مجله در اختیار محققین فارسی زبان تعزیه می گذارد – سندی است که اگر قبول افتد اولا" تاریخ شناسائی ما از تعزیه را نسبت به تاریخ قبلی (1878) حدود نیم قرن قدمت بیشتری می بخشد و گذشته از این از نوعی اجراهای تعزیه در ایران صحبت می دارد که با اشکال گوناگون اجراها که از تعزیه می شناسیم متفاوت است.

 

این سند در واقع گزارشی است نشر یافته در یک سفرنامه قدیمی، به کلی نامعروف و با نام غریب و طویلتاریخ و جغرافیای امروز ایران و یا کشور شاهنشاهی ایران در عهد معاصر که در کتابخانه ملی وین موجود است.

 

در این سفرنامه پرورق که بزبان آلمانی است نامی از نویسنده و یا مترجم و نیز حتی توضیحی که مشخص سازد این کتاب در اصل بزبان آلمانی تحریر یافته و یا به این زبان برگردانده شده، برده نشده و تنها این جمله آمده است که طبق گزارش آقایان سالامون انگلیسی و وان گوگ هلندی.

 

بهرحال -  گزارش در مورد تعزیه در کتاب با شرح خبری مفصل درباره مراسم عزاداری حسینی آغاز می گردد و پس از صحبت از روضه خوانی ها، نوحه خوانی ها، دسته گردانی ها، سینه زنی ها و تیغ زنی ها، نویسنده به مسئله نمایش واقعه کربلا می پردازد و می نویسد:

»به طرز خاصی زندگی او (امام حسین)، اعمال، جنگ ها وشهادتش در روی عرابه هائی که بشکل صحنه تئاتر تزئین یافته است قسمت به قسمت به نمایش در می آید Stuckweise furgesteut – آنهم بویژه در مراسم عزاداری پرشکوه و پر تماشاگر )همان کتاب – ص 252)

 

 

 

با وجودی که نمی توان از اظهار تأسف از این حقیقت چشم پوشی کرد که خبر بالا بسیار کوتاه است و ایکاش که گزارشگر آن بجای شرح مفصلی که برای توصیف مراسم عزاداری امام سوم آورده، به جنبه نمایشی آن که سخت مورد احتیاج امروز ماست توجه می نمود، اما بهرحال این خبر آنچنان صریح و روشن است که میتوان بی تردید بعنوان خبر از یک برنامة نمایش پذیرفتش، بویژه که توصیف بعدی نویسنده هم به وضوح مشخص می سازد که منظور او در قسمت بالا نمایش های پانتومیمی و یا اینگونه حالات نمایشی که گفتیم و می دانیم از قرن شانزده و بالاخص قرن هفدهم چاشنی مراسم عزاداری شده اند، نبوده است. نویسنده در ادامه خبر بالا می آورد که:

از این گذشته (!) عرابه های زیادی دیده می شوند که در حرکتند و بر روی آنها افرادی با پرچم و آلات و ادوات جنگی در دست، قسمتی از اعمال حسین را بنمایش می گذارند. از جمله مثل عرابه که در روی آن شهادت امام حسین نشان داده می شود، در قسمت فوقانی پوششی دارد که بر روی آن شن ریخته اند و بمانند میدان جنگ در یک دشت بی آب و علف است. در زیر این پوشش مردانی پنهان شده اند و سرودست و بازوان خود را که نمایانگر سرهای بریده و خونین و دست های شکسته است، از سوراخ های پوشش بیرون کرده اند.

 

گذشته از اهمیت تاریخی گزارش سالامون و وان گوگ که باید از دوره سلطنت شاه سلطان حسین و یا دوره بسیار کوتاه طهماسب دوم باشد (چرا که تاریخ نشر کتاب از سال 1739 یعنی سومین سال انقراض صفویه است) و این تاریخ نیست. تاریخ گزارش فرانکلین از قدمت (بیشتر) تعزیه بمدت لااقل 50 سال در ایران سخن می گوید – اضافه براین ، شکل اجرائی تعزیه هائی که گزارشگران نامبرده بدان اشاره می کنند، بسیار درخور توجه است:

همانگونه که می دانیم طرز اجرای تعزیه در ایران بدو صورت بوده است که امروز هم هنوز می توان، بویژه در دهه عاشورا، در نقاط مختلف ایران دید و بهرام بیضائی در نمایش در ایران آنها را بنام تعزیه های ثابت و تعزیه های متحرک می خواند.

دستة اول ، تعزیه های ثابت، همان هائی هستند که در تکایا به اجرا در می آیند و باشکوه ترینشان را پدران ما در تکیه دولت مشاهده کرده اند.

و دسته دوم، تعزیه های متحرک، نمایش هائی هستند که باصطلاح در «گذر»ها به اجرا در می آمدند و بازیگران در ده یا شهر براه افتاده و برسر هرگذر گوشه ای از واقعه کربلا را به نمایش می گذاردند و سپس پای پیاده و یا سوار بر قاطر و شتر بسوی گذر بعدی می رفتند.

بجز این دو دسته نمایش نیز در هیچ یک از تاریخ ها، سفرنامه ها، کتاب ها یا مقالات تحقیقی که پیرامون مراسم عزاداری حسینی و یا تعزیه نگاشته شده ، از نوع دیگری سخن بمیان نیامده است.

 

حال – گزارشی که در بالا از قول سالامون و وان گوگ آمد نمودار نمایشی است که اگرچه می توان در ردیف «تعزیه های متحرک» به حساب آورد، لیکن با شکل کلی اجرای این دسته از تعزیه ها تفاوتی محسوس دارد و آن بخاطر برگزاری برنامه بصورت تئاتر عرابه ای است. بزبانی دیگر وقتی در گزارش بالا از زبان سیاحان نامبرده گفته می شود که نمایش «روی عرابه هائی که بشکل صحنه تئاتر تزئین یافته است» به اجرا درمی آید، واضح است که از وجود عرابه در نمایش، بدانگونه که امروز ممکن است در طی اجرای یک «تعزیة متحرک» ببینیم، صرفا" برای حمل افراد و وسایل تعزیه از گذری به گذری دیگر نبوده، بلکه بستن دکور بر روی آن، نقش صحنة یک تئاتر را ایفا می کرده است. و این مسئله بسیار پراهمیتی است، پراهمیت نه تنها بخاطر شکل استثنائی این اجرا در میان اجراهای متداول تعزیه، بلکه نیز بانی علت که این نحوه نمایش تعزیه های ایرانی، در چنین حالتی، کاملا شباهت می یابند با نحوة اجرای نمایشنامه های مذهبی انگلیسی در قرون وسطی که بر روی عرابه های آذین بسته و بصورت متحرک بویژه در لندن باجرا درمیآید و سرانجام نیز پیدایش تئاتر شکسپیر را موجب گردید و در تئاتر معروف به دوره الیزابت پایانی دنیائی گرفت.

 

باری – دست یافتن به گزارش سالامون و وان گوگ نقطه نظرهای جدیدی را چه از لحاظ تکامل تاریخی و چه از نظر اجرائی تعزیه، برای ما میگشاید و بهمین سبب سندی پرارزش است. با اینهمه ارائه این سند نباید به منزله این ادعا تلقی شود که پیدایش اولین تعزیه در ایران مطلقا" مربوط به دوره سلطنت شاه سلطان حسین است و بس، بلکه هنوز هم برعهده محققین است که در این زمینه بجستجوی خود ادامه دهند و چه بسا که تحقیقات بعدی بتواند تاریخ پیدایش نمایشهای مذهبی ایران را در زمانی قبل از شاه سلطان حسین نمایان بسازد و ذهن ما را بیش از امروز به مسئلة پیدایش و تکامل غنی ترین تئاتر کهن خودمان آگاه سازد.

 

 

 

اطلاعات مقاله:

رودکی٬ شال دوم٬ شماره ۱۴ ٬  آذرماه ۱۳۵۱ ٬  صفحات ۲۳ و ۲۴

مجموعه : لاله تقیان و جلال ستاری

 

منبع: انسانشناسي و فرهنگ

 

  ویلیام فرانکلین

 

 

 

درباره تاريخ و پيدايش تعزيه در ايران روي واژه  تعزيه  كليك كنيد.

 

 

 

 

ارسال نظر

وبسايت روستا مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است و از انتشار نظراتی که حاوی توهین یا بی‌احترامی به اشخاص حقيقي يا حقوقي و موارد مغایر با قوانین كشور باشد معذور است.

کد امنیتی
بارگزاری مجدد

درباره روستا
شهدا
حماسه سازان
مردم شناسی
کشاورزی
مشاغل و صنایع
آموزش
ورزش
زنان
خیرین
روستائيان نمونه
بنياد علمي فريد
آئينهاي مذهبي
نهادهای اجرایی
بهداشت
مقالات و مطالب مختلف
دیگر موضوعات

 

 

روستــا20