لاله آباد در سفرنامه ها(1)
سفرنامهها گرچه از منابع جغرافیایی محسوب میشوند، اما حامل اطلاعات تاریخی در خصوص جوامع بشری هستند. برای سفرنامهها، گذشته از ارزش تاریخی به عنوان آثاری که منشأ یا دست کم تسریع کننده تحولات اجتماعی و فرهنگی شدهاند، نیز نقش قائل هستند. به آسانی میتوان تصور کرد که اگر فناوری حمل و نقل، مسافرت را سهل و ساده نکرده بود و فناوری ارتباطات به ویژه سینما و تلویزیون، مشاهده سرزمینها و مردمان دیگر را به تجربهای روزمره و همگانی تبدیل نکرده بود، سفرنامهها به عنوان تنها منبع اطلاعات دست اول از سرزمینها و مردمان دیگر اهمیت بسیاری داشتند. با این وجود سفرنامهها به انتقال تجربههای فردی مسافر مربوط میشود و بیشتر کارکرد سرگذشتنامه ی خودنوشت را دارد.
اگرچه وجه تمایز سفرنامههای ناصرالدین شاه با سایر سفرنامههای مشابه سیاحان ایرانی و خارجی در آن دوران چون سفرنامه شمال مکنزی این است که شاه قاجار بیشتر از آنکه به اوضاع اجتماعی ـ سیاسی منطقه بپردازد، بخش اعظمی از سفرنامه خود را به وصف زیبایی طبیعت، لذایذ شکار، شرح احوال مزاجی خود و مسائلی از این دست اختصاص داد و شاید بتوان نام آداب سفر سلطان صاحب قراننیز بر آن نهاد اما معرفی رجال عصر ناصری که در این سفر از ملتزمین رکاب بودند، شرح وضعیت قصبات، نام آبادیها، وضعیت راه شاه عباسی و راه هزار چم، شرح آثار تاریخی چون بناهای عصر صفوی اشرف (بهشهر امروزی) و معرفی علما و صاحبمنصبان مازندران در آن عصر از جمله مسائل حائز اهمیتی است که در این سفرنامه به آن پرداخته شد، و نیز گزارش ملاقات شاه با مأمورین روس در ساحل دریای مازندران.
در این گفتار بخشی از سفرنامه ی ناصرالدین شاه که در توصیف بخش لاله آباد بابل می باشد، از سوی آقای علی ایمانی ایمنی، تهیه و ارسال شده است که ضمن سپاس از تلاش ایشان، از نظر می گذرانیم.
از ناصرالدین شاه دو سفرنامه به مازندران باقی مانده است. سفرنامه اول به سال 1283 هجری قمری (1246ه. ش) و سفرنامه دوم به 1292 هجری قمری باز می گردد.
شاه قاجار در سفرنامه اول خود در روز بیست و هشتم ذیحجه 1283 در گذر از شهر بابل به آمل، مسیر مورد نظر را این گونه توصیف می کند:
" ..... از رودخانه هراز نهر بزرگی موسوم به پاری [کاری] حفر نموده که آن نهر به قدر رودخانه جاجرود بود. بلوک لاله آباد از آن نهر مشروب می شود. نهرهای کوچک به قدر سیصد چهارصد نهر از نهر بزرگ پاری [کاری] جدا نموده و به دهات اطراف می برند...
در اثنای راه وسعت گاهی پیدا شد، نزدیک ده «کاظم بیکی» متعلق به عباس قلی خان ارباب. آنجا به ناهار پیاده شدیم. به سبب برودت هوا قدری آتش افروختند. بعد سوار شده طرف منزل راندیم....
ده و قریه که امروز از بارفروش الی آمل در دو طرف راه ملاحظه شد بدین موجب است: دست راست موزداج [موزیرج]، تیولی خانلرخان، اسپرکلای [اسبوکلا] لاله آباد، متی کلا، گرمیج لاله آباد، خاصه بابل کان لاله آباد، چناربن لاله آباد، کاظم بیگی جزو پازوار، داودکلای لاله آباد، اجوارکلا که اصل آن ملکی ورثه میرزا فتح الله است. ... دست چپ راه پایین بلوک ساسی کلام، بالا بلوک، درزی کلا، زاهد کلا، للوک میرزا ابراهیم لاله ابادی، سرخه کلای لاله آباد....".
تهیه و تنظیم: علی ایمانی ایمنی
منبع: مصطفی نوری، نامه مازندران (سفرنامه های عصر ناصرالدین شاه)، مجموعه اول، تهران، نشر البرز 1390، صص 167-164