*اطلاعات موجود در سایت بیشتر بصورت میدانی جمع آوری شده است و احتمال اشتباه وجود دارد . ما را در رفع اشتباهات و تکمیل اطلاعات، یاری نمایید . منتظر ارسال مقالات، مطالب و دست نوشته های شما اهالی روستا، درباره موضوعات مختلف هستیم*

هدف خلقت انسان از ديدگاه قرآن

 

از مهمترين سؤ الاتى كه هر كس از افراد جامعه در هر كجاي كره خاكي از خود مى كند اين است كه: ما براى چه آفريده شده ايم؟ و هدف آفرينش انسان ها و آمدن به اين جهان چيست؟

 

 

در اين گفتار از نگاه قرآن به بررسي پاسخ اين پرسش مي پردازيم.

 

چند آيه آخرسوره ذاريات، به اين سؤ ال مهم و همگانى با تعبيرات فشرده و پرمحتوائى پاسخ مى گويد، و بحثى را كه در آخرين آيه از آيات گذشته پيرامون تذكر و يادآورى به مؤ منان بيان شد تكميل مى كند، چرا كه اين از مهمترين اصولى است كه پيامبر (ص) بايد آن را تعقيب كند، ضمنا معنى فرار به سوى خدا را كه در چند آيه قبل آمده بود روشن مى سازد.

 

 

 

 

 

خداوند مي فرمايد:

 

من جن و انس را نيافريدم جز براى اينكه مرا عبادت كنند.

 

( وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ / سوره ذاريات آيه56 )

 

 

من نيازى به آنها ندارم و هرگز از آنها نمى خواهم كه به من روزى دهند، و هيچگاه نمى خواهم مرا اطعام كنند!

 

(مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ/ذاريات 57).

 

 

خداوند است كه به تمام بندگانش روزى مى دهد، و صاحب قوت و قدرت است.

 

(إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ /ذاريات58).

 

 

اين چند آيه كه در نهايت اختصار و فشردگى است پرده از روى حقيقتى كه همه خواهان آگاهى از آنند برمى دارد، و ما را در برابر هدفى بزرگ قرار مى دهد.

 

 

توضيح اينكه :

 بدون شك هر فرد عاقل و حكيمى كه كارى انجام مى دهد هدفى براى آن در نظر دارد، و از آنجا كه خداوند از همه عالمتر و حكيمتر است و حال آنكه با هيچ كس قابل مقايسه نيست اين سؤ ال پيش ‍ مى آيد كه:

 

 او چرا انسان را آفريد؟  آيا كمبودى داشت كه با آفرينش انسان برطرف مى شد؟!  آيا نيازى داشته كه ما را براى پاسخگوئى به آن آفريده است ؟! در حالى كه مى دانيم وجود او از هر جهت كامل و بى نهايت در بى نهايت است و غنى بالذات.

 

 

پس طبق مقدمه اول بايد قبول كنيم كه او هدفى داشته، و طبق مقدمه دوم بايد بپذيريم كه هدف او از آفرينش انسان چيزى نيست كه بازگشت به ذات پاكش كند.

 

نتيجه اينكه بايد اين هدف را در بيرون ذات او جستجو كرد، هدفى كه به خود مخلوقات بازمى گردد، و مايه كمال خود آنها است.

 

 

از سوى ديگر در آيات قرآن تعبيرهاى مختلفى درباره هدف آفرينش ‍ انسان شده است.

در جايي مى خوانيم:

 

او كسى است كه مرگ و زندگى را آفريد تا شما را آزمايش كند، كدامين نفر بهتر عمل مى كنيد؟

 

الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا(ملك/2)  

 

 

در اينجا مسئله آزمايش ‍ و امتحان انسانها از نظر حسن عمل به عنوان يك هدف معرفى شده است.

 

و در آيه ديگر آمده است:

 

خداوند كسى است كه هفت آسمان را آفريده و از زمين نيز مانند آن خلق كرده است، فرمان او در ميان آنها نازل مى شود تا بدانيد خداوند بر هر چيز توانا است، و علم او به همه موجودات احاطه دارد.

 

اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا (طلاق/ 12).

 

و در اينجا علم و آگاهى از قدرت و علم خداوند به عنوان هدفى براى آفرينش آسمانها و زمين (و آنچه در آنها است ) ذكر شده است.

 

 

 

 

 

در آيه ديگر مى خوانيم:

 

اگر پروردگارت مى خواست همه مردم را امت واحده و بدون هيچگونه اختلاف قرار مى داد، ولى آنها همواره مختلفند- مگر آنچه پروردگارت رحم كند، و براى همين (رحمت ) آنها را آفريده.

 

 وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلاَ يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ - إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّكَ وَلِذَلِكَ خَلَقَهُمْ  (هود/  18، 119)

 

 

بر طبق اين آيه، رحمت الهى هدف اصلى آفرينش انسان است.

 

اما آيات مورد بحث تنها روى مسئله عبوديت و بندگى تكيه مى كند، و با صراحت تمام آن را به عنوان هدف نهائى آفرينش جن و انسان معرفى مى نمايد.

 

 

اندكى تفكر و تدبّر در مفهوم اين آيات، و آنچه مشابه آن است، نشان مى دهد كه هيچ تضاد و اختلافى در ميان آنها نيست، در واقع بعضى هدف مقدماتى، بعضى متوسط و بعضى هدف نهائى اند و بعضى نتيجه آن.

 

 

هدف اصلى همان عبوديت است كه در آيات مورد بحث به آن اشاره شده، و مسئله علم و دانش  و امتحان و آزمايش، اهدافى هستند كه در مسير عبوديت قرار مى گيرند، و رحمت واسعه خداوند، نتيجه اين عبوديت است.

 

 

به اين ترتيب روشن مى شود كه ما همه براى عبادت پروردگار آفريده شده ايم، اما مهم اين است كه بدانيم حقيقت عبادت چيست ؟

 

آيا تنها انجام مراسمى مانند ركوع و سجود و قيام و قعود و نماز و روزه منظور است؟ يا حقيقتى است ماوراى اينها؟ هر چند عبادات رسمى نيز همگى واجد اهميتند.

 

براى يافتن پاسخ اين سؤال بايد روى واژه عبد و عبوديت تكيه كرد و به تحليل آنها پرداخت.

 

عبد از نظر لغت عرب به انسانى مى گويند كه سر تا پا تعلق به مولا و صاحب خود دارد، اراده اش تابع اراده او، و خواستش تابع خواست او است. در برابر او مالك چيزى نيست، و در اطاعت او هرگز سستى به خود راه نمى دهد.

 

و به تعبير ديگر عبوديت- آنگونه كه در متون لغت آمده - اظهار آخرين درجه خضوع در برابر معبود است، و به همين دليل تنها كسى مى تواند معبود باشد كه نهايت انعام و اكرام را كرده است و او كسى جز خدا نيست.

 

بنابراين عبوديت نهايت اوج تكامل يك انسان و قرب او به خداست.

 

عبوديت نهايت تسليم در برابر ذات پاك اوست.

 

عبوديت اطاعت بى قيد و شرط و فرمانبردارى در تمام زمينه هاست.

 

و بالاخره عبوديت كامل آن است كه انسان جز به معبود واقعى يعنى كمال مطلق نينديشد، جز در راه او گام برندارد، و هر چه غير او است فراموش كند، حتى خويشتن را!

 

و اين است هدف نهائى آفرينش بشر كه خدا براى وصول به آن ميدان آزمايشى فراهم ساخته و علم و آگاهى به انسان داده، و نتيجه نهايي اش نيز غرق شدن در اقيانوس رحمت اوست.

 

 

 

 

 

 

 


تنظيم و ارسال: منوچهر علي طالب بابلي

 

               منبع: تفسيرنمونه، آية الله العظمی ناصرمکارم شيرازی

 

 

 

 

 

ارسال نظر

وبسايت روستا مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است و از انتشار نظراتی که حاوی توهین یا بی‌احترامی به اشخاص حقيقي يا حقوقي و موارد مغایر با قوانین كشور باشد معذور است.

کد امنیتی
بارگزاری مجدد

نظرات  

 
+5 # امیدرضا در تاریخ: پنج شنبه 20 شهریور 1393 ، ساعت 12:06 ق ظ
به نام اوکه شایسته ستایش است
باتوجه به آیات آمده دربالا هدف از آفرینش فقط عبادت تاکید شده است و شرط عبادت فنا شدن در ذات است حال چگونه فناشویم که عبودیت حاصل گردد و چگونه در عبودیت مانده تا ربوبیت حاصل گردد و چگونه بدانیم عبد خالص هستیم و ریا وارد نشده یا از زیانکارانیم راه شناخت انسان از نظر پروردگار چیست آیا سرمان را پایین انداخته و در خیابان راه برویم عابدیم یا سرمان پایین باشد و در دل برای برانداختن مسلمانی از مسجد باهم عقیده های خود ائتلاف کنیم در پیشگاه خدا دل بنده او را شکسته از مسج دفراری دهیم و در خانه خدا دست گدایی به سمت او دراز کنیم و غرور انسانی را خرد کنیم و از خدا طلب مغفرت نماییم این است عبادت عابدان؟
به نظر این حقیر عبادت که خداوند درآیه فوق آورده منظور نماز و روزه و حج و امثالهم نیست عبادت یعنی خدا را در همه حال حاضر و ناظر دانستن است یعنی به هم نوع کمک کردن است اگر انسان بی کسی در محل داشتی و فقیر هم هست و به یاریش شتافتن است اگر حرمت مسلمانی را در برابر هجمه تفکرات واهی نگه داشتی،اگر یتیمی دیدی و دلت به حال او لرزید،اگر جنازه مسلمانی را بلند کردی،اگر ناامیدی را امیدوار کردی،اگر بی پناهی را پناه دادی،اگر فقیری را به رغبت بر سر سفره اطعام کردی اگر گناه مسلمانی را دیدی و افشا نکردی،اگر خاری را از جلوی راه مسلمانی برداشتی،اگر به دیدار فقیری رفتی و صله رحم بجاآوردی،اگر گناهی را توانستی و نکردی،اگر شکستن قلبی را توانستی و نکردی و امثالهم، دیگر بدان که تو عابدی.
در خاتمه رهروان راه طریق بر این باورند که انسان فی نفسه در مسیر عبادت قرار دارد و از آنجاییکه در اجتماعی قرار می گیرد که ازمسیر منحرف می شود. باید درمان این ناهنجاری از ابتدا مورد بررسی قرار گرفته و مداوا گردد به نظر این حقیر عبادت در همین است وآنهایی که عبادت را همین می دانند روح و جسمشان در اختیار است و غذای روحشان همان نماز و روزه است عبادت پروردگار با اعمال شایسته و تقوا خلاصه می گردد نه با نماز و روزه؛ شما تمام نمازها را بخوان و روزه هایت رابگیر ولی اعمال شایسته و تقوا نداشته باشی و در محضر خدا،بندگان خدا را نادیده بگیری کارت با کرام الکاتبین است.
گر،می،نخوری طعنه مزن مستانرا---بنیاد مکن تو حیله و دستان را
تو غره بدان مشو که می، می نخوری--- صد لقمه خوری که می غلام است آن را
والسلام باقی بقایتان
امیدرضاکریمی ایمنی
نقل قول
 
درباره روستا
شهدا
حماسه سازان
مردم شناسی
کشاورزی
مشاغل و صنایع
آموزش
ورزش
زنان
خیرین
روستائيان نمونه
بنياد علمي فريد
آئينهاي مذهبي
نهادهای اجرایی
بهداشت
مقالات و مطالب مختلف
دیگر موضوعات

 

 

روستــا20