*اطلاعات موجود در سایت بیشتر بصورت میدانی جمع آوری شده است و احتمال اشتباه وجود دارد . ما را در رفع اشتباهات و تکمیل اطلاعات، یاری نمایید . منتظر ارسال مقالات، مطالب و دست نوشته های شما اهالی روستا، درباره موضوعات مختلف هستیم*

سقانفار، سقانپار یا سقاتالار ها در مازندران

 
سقانفار، نماد مشترک تاريخ، فرهنگ، مذهب و معماري منطقه مرکزي مازندران محسوب مي شود.

 

سقانفار، سقانپار یا سقاتالار سازه ای چوبی در دو طبقه است که همانند آلاچیقی با پوشش شیب دار و عمدتا" از جنس سفالی یا حلب می باشد و در کنار تکایا ساخته شده است. سقا تالارها،  گونه ای معماری آیینی اند که به پیروی از معماری بومی و سنتی شمال ایران ساخته شده اند.

 

سقانفارها که بیشتر در کنار حسینیه‌ها، مساجد یا محوطه گورستان‌ها ساخته می‌شدند معمولاً موقوفه ابوالفضل بودند که ثروتمندان از آن برای شرکت در مراسم سوگواري استفاده می‌کردند.

 

قسمت بالای این مکان محل قرارگیری نوحه‌خوان بوده‌است و در قسمت پایین به مردم چای داده می‌شد. به این وسیله متولیان مراسم عزاداری سعی می‌کردند به این وسیله شرایط حضور مردم در بیرون مسجد و حضور آنها برای برگزاری مراسم را به نوعی فراهم سازند. طبقه زیرین گاهی بنای محصور و گاه تشکیل شده از پایه‌های قطور چوبین است.

 

سقانفارها، نمادهاي فراموش شده مذهبي در مازندران است که زماني نه چندان دور شورانگيزترين عزاداري براي سرور و سالار شهيدان امام حسين(ع) و ياران باوفايش در آنجا برگزار مي شد.

 

 

سقانفار که در برخي از مناطق مازندران به آن سقانپار يا سقاتالار هم گفته مي شود، سازه اي چوبي است که با ويژگي هاي مشخص براي جمع شدن و عزاداري در ماه محرم ساخته مي شد. اين سازه هاي آئيني که هم اکنون تنها تعداد اندکي از آنها در مناطق مرکزي مازندران برجاي مانده است، عمدتا" در کنار حسينيه ها، مساجد و گورستان ها ساخته مي شد.

 

 

سقانفار از دو واژه سقا و «نفار» يا «نپار» تشکيل شده است. سقا که واژه عربي و جمع آن اسقيه است، به مشک آب يا شير گفته مي شود و نفار يا نپار هم در لغتنامه دهخدا به تختي با پايه بسيار بلند چون بالاخانه اي که با پله هاي چوبين بر آن بالاروند، معني شده است.

 

در زمان هاي دور که هنوز آب آشاميدني به صورت لوله کشي شده در هر منزلي وجود نداشت و آب مورد نياز روستائيان از چشمه اي در داخل يا خارج روستاها تامين مي شد، در ايام محرم در سقانفارها ظرف بزرگ و بيضي شکلي قرار مي دادند و در آن آب مي ريختند تا مردم از آن آب بنوشند و بر قاتلان حضرت اباعبداللـه الحسين(ع) و شهداي کربلالعنت فرستند. در عين حال، در همان زمان ها و نيز در زمان حاضر، سقانفارها علاوه بر کارکرد آبرساني به عزاداران امام حسين(ع) به عنوان چايخانه هم مورد استفاده قرار مي گرفته است.


سقانفارها که در بيشتر جاها با چوب ساخته مي شد، دو طبقه است که طبقه بالايي آن، محل قرارگيري نوحه خوان و طبقه پائين نيز براي پذيرايي از عزاداران با چاي، آب و ديگر نوشيدني ها در نظر گرفته شده است. دو طبقه سقانفار از طريق پلکان هاي چوبي به هم راه دارند.

طبقه اول آن علاوه بر تامين وسايل پذيرايي عزاداران، مکاني هم براي جمع شدن و عزاداري زنان محلي محسوب مي شود. سقانفارها به طور معمول به صورت دو اتاق روي هم يا دو طبقه به نسبت بزرگ با چوب هاي مرغوب تراشيده شده ساخته مي شدند. کمترين وسعت براي هر اتاق سقانفار شش متر در چهار متر يا شش متر در هشت متر بود.

 

از معروف ترين سقانفارهاي مازندران مي توان به سقانفار کيجا تكيه در شهر بابل، شياده و کبرياکلا در اطراف شهر بابل و آهنگرکلا، زرين کلا و هندوکلا در آمل اشاره کرد.

 

 

منابع مکتوب و تحقيق جامع بويژه در رابطه با معماري و چگونگي ساخت سقانفارها به عنوان ميراث غني ساختمان سازي با چوب که حتي براي معماري امروز نيز قابل درس گرفتن است، موجود نيست. يکي از مشکلاتي که سبب شد تا سقانفارها در مازندران رو به تخريب رفته و از بين بروند، آشنايي نداشتن مردم و متخصصان بويژه معماران از نوع معماري آنها به عنوان مهم ترين الگوي معماري چوبي در منطقه است. تضعيف جايگاه سقانفارها در مجموعه مذهبي به عنوان يکي از ارکان اصلي، تخريب رو به تزايد اين سازه قديمي و با ارزش و دخالت هاي ويرانگر، نادرست و ناآگاهانه انساني سبب شده تا روند تخريب و فراموشي کارکرد اين مجموعه شتاب گيرد.

 

گونهای از این بنا که ساده و فاقد تزئینات است، در کشتزارها ساخته می‌شود و محل پاسداری از محصولات است. این نوع خاص به «ساق‌نفار» معروف بوده و نگهبان که «شوپه» (شب پا) نام دارد، در بلندای آن نشسته و به ایجاد صدای بلند با کوبیدن بر تشت می‌پردازد و حیوانات را فراری می‌دهد.

 

  سقانفار روستاي شياده در بندپي غربي شهرستان بابل

 

 

سقاتالارها از عناصر چوبی خاصی بهره می گیرند که نام های محلی از جمله: شیر سر، دهان اژدری، هلا، پَلوِر، تخته، نال و پتک  دارند.

 

1) شیر سر :

قطعاتی چوبی از جنس درخت آزاد که در انتقال بار سقف به سر ستون ها به صورت پلکانی می باشند.

 

 

2 ) دهان اژدری :

سر ستون های چوبی به فرم دهان اژدها هستند که ارتباط بین تیرهای افقی و عمودی بنا را میسر می سازند.

 

 

3 ) هلا :

بالاترین تیر چوبی که به صورت اُریب، شیب اصلی بام را می سازد و تخته کوبی نهایی روی آن صورت می گیرد.

 

 

4 ) پَلوِر :

تیرهایی هستند که در طبقات اول و دوم، بام را می پوشانند.

 

 

5 ) تخته :

فضای خالی بین پلورها را می پوشاند و کف اصلی طبقه بالا را هم می سازد.

 

 

6 ) پِتَک :

برای پوشاندن درز بین دو تخته به کار می رود.

 

از مواردی یاد شده  شیرسر، پلور و دهان اژدری معمولا" در نفارها مورد تزئین قرار می گیرند.

 

 

استاد حسین اسلامی در کتاب تاریخ دو هزار ساله ساری می نویسد: بعد از هجوم تیمور، عده ای از سادات به ماوراء النهر تبعید شدند، لیکن در عهد صفویان و وصلت با شاهزادگان صفوی، بار دیگر سادات مرعشی به حکومت مازندران رسیدند، اما این بار تحت نظارت حکومت مقتدر صفوی و تحت نام حاکم و امیر علی در مازنداران حکومت راندند.

 

هم اینک نیز در حریم مقابر این امیران و سادات و در کنار تکیه ها بناهای کوچکی با تراش های ظریف و انبوهی از نقوش به چشم می خورد که در زبان عرف به "سقانفار" و بنا به کتیبه هایی که در این بناها وجود دارد "سقاتالار" نامیده شده اند.

 

این بناها همه وقف سردار رشید و پاک کربلا حضرت ابوالفضل(ع) نامیده شده اند و به نام " ابوالفضلی " مشهورند و همه ساله در دهه محرم و روزهای سوگواری امام حسین(ع) محل برگزاری مراسم هستند.

 

سقاتالارها نه تنها از لحاظ معماری مختص منطقه مازندران می باشند، لیکن از لحاظ نقش پردازی ها و خوشنویسی ها نیز در ارتباط با حادثه کربلا و به تصویر کشیدن تمثال مبارک حضرت ابوالفضل و نقوش دینی دیگری می باشند که از لحاظ مذهبی نشان دهنده اعتقاد مردم این سرزمین به ائمه اطهار می باشد.

 

پس از آشنایی با مکان "سقا تالار" لازم است به این نکته اشاره شود که سقاتالارهای مازندران علاوه بر ریخت و سبک معماری خاص که در خود دارند، وجود انبوهی از طرح ها، خط ها و نقش ها با موضوعاتی خاص و مضامینی متنوع، هر پژوهشگری را به کاوش در حکمت این نقوش و طرح ها  ترغیب می کنند.

 

 سقانفار روستاي شياده در بندپي غربي شهرستان بابل

 

 

انواع نقوش در سقاتالارها

با دیدن این نقوش نخستین پرسشی که در ذهن نقش می بندد این خواهد بود که نقوش بکار رفته با چه هنری مطابقت دارند؟ لذا با دیدن نقوش سقاتالار متوجه خواهیم شد که در مرحله اول باید این نقش ها را به دو گروه مذهبی و غیر مذهبی تقسیم کرد و هر یک از این دو گروه خود به گروه های کوچکتری قابل تقسیم است.

 

 

نقوش اساطیری

همان طور که می دانیم شیر و خورشید در باور ایرانیان نماد قدرت، سلطنت و اقتدار است. شیر مظهر نیرو قدرت و توان می باشد و خورشید نیز مظهر ایزد مهر می باشد.

 

خورشید به عنوان مظهر ایزد و شیر نشان قدرت هر دو به نوعی به شاهان مربوط می شدند و به این ترتیب این نقوش گاهی به صورت علامتی رسمی بر روی پرچم ایران در دوره های متفاوت دیده می شود. " لیکن نقش شیر که در پشت او نیم دایره خورشید پیدا است گویا از زمان صفویان مرسوم شده و سپس از زمان قاجار و در عهد ناصرالدین شاه به عنوان نشان رسمی ایران برگزیده شد " ( یا حقی،1369،صص2 و280).

 

" نام جمشید هم ردیف با خورشید، معرف ارتباط انسان با خورشید و ارتباط انسان با جم و ارتباط جم با خورشید است. شاید بتوان باور داشت که جمشید به عنوان شاه و پدر نخستین انسان ها، در واقع تجسم ایزد مهر است بر زمین (بهار،1362،ص177).

 

در نقوش سقاتالار نیز به فراوانی نقش خورشید دیده می شود. گاه به صورت تابلویی از یک یا چند خورشید و گاهی نیز نقش بر ستون.

 

بنا به روایات ایرانی کهن، در آغاز آفرینش، هنگامی که اهریمن بر آسمان و زمین تافت، موم و برخشک و بی آب بود، و نشانی از دریا ها دیده نمی شد، آن گاه تیشتر،  فرشته ی پرشکوه باران آور، ابر را به هنگام غروب در باختر زمین پدید آورد و آن را به نیروی باد در آسمان روان کرد و سی شبانه روز بباراند. هر سرشک آن باران، به بزرگی تشت آبی بود که برکشند و فرود ریزند. همه ی زمین را به بلندی بالای مردی آب بایستد.

 

پس بادها به جنبش در آمدند و همه ی آن آب ها را به کرانه های زمین براندند و اقیانوس ها، که فراخگرد نام دارند، پدید آمدند( بهار ، 1374 ، صفحه 53 ).

 

در سقا تالار ملک باران موجودی با سر انسان و دست های بی شمار نقش شده است و یا یک موجود تخیلی است که با تاج آراسته شده است.

 

اژدها از موجودات اسطوره ای است که در سقاتالار به طور جدی و گسترده ای حضور دارد. سر ستون های سقاتالار به شکل اژدهای شاخدار هستند. اژدها بر خلاف آن که در بیشتر فرهنگ ها به عنوان نمادی از نیروهای مخرّب و وحشت آفرین  است و در کوهستان ها زندگی می کند. در برخی فرهنگ ها نیز نمادی از آب و باران است.

 

"در ادیان الهی اژدها نمادی از "نفس آدمی" است، نفسی که به لحاظ قدرتمندی به اژدها تعبیر شده است و در متون ادبی ما نیز اژدها تعابیر و معانی باطنی بسیار یافته و از آن به کنایه به جای شمشیر، اسب و پهلوان به کار رفته است." (فسایی،1379، ص117).

 

در سقا تالارها نیز همه اساطیری که به چشم می خورند گویی با آب در ارتباط هستند مانند ملک باران مار و حال سم اژدها. آیا این نشان دهنده آن نیست که گمان زنیم سقاتالار که نوعی بنای آئینی به شمار رفته است با ستایش آب و حرمت آن در ارتباط است؟ می توانیم این تصور را داشته باشیم که در سقاتالارها نیز نقش اژدها نمادی از آب و باران است.

 

 

 
سقاتالار يا سقا نفار روستايمان ايمن آباد نيز كه نقش برجسته هايي رنگي با تصاويري حكاكي شده بر روي چوب از سر فرشتگان و ديو بوده است، متاسفانه بر اثر بي دقتي و سهل انگاري اهالي روستا و بزرگان سقانفار، توسط يكي از اهالي و با پمپ رنگ، رنگ كاري مي شود و آثار ماندگار تاريخي روستايمان، زير رنگ هاي مصنوعي، مخفي مي گردد!!

 

 

 

 

منبع: شمال آرات

 

 

ارسال نظر

وبسايت روستا مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است و از انتشار نظراتی که حاوی توهین یا بی‌احترامی به اشخاص حقيقي يا حقوقي و موارد مغایر با قوانین كشور باشد معذور است.

کد امنیتی
بارگزاری مجدد

نظرات  

 
0 # shooka در تاریخ: شنبه 09 خرداد 1394 ، ساعت 05:03 ب ظ
با سلام
در صورت امکان منابع این نوشتار را ذکر کنید.



وبسایت روستا:
منبع آن شمال آرات است که در پایان مطلب، درج شده بود.
نقل قول
 
 
0 # فرزانه باقری در تاریخ: چهارشنبه 04 فروردين 1395 ، ساعت 08:01 ب ظ
ممنون استفاده کردم
اگرچه با سطور پایانی بسیار غمگین شدم :sad:
نقل قول
 
درباره روستا
شهدا
حماسه سازان
مردم شناسی
کشاورزی
مشاغل و صنایع
آموزش
ورزش
زنان
خیرین
روستائيان نمونه
بنياد علمي فريد
آئينهاي مذهبي
نهادهای اجرایی
بهداشت
مقالات و مطالب مختلف
دیگر موضوعات

 

 

روستــا20