*اطلاعات موجود در سایت بیشتر بصورت میدانی جمع آوری شده است و احتمال اشتباه وجود دارد . ما را در رفع اشتباهات و تکمیل اطلاعات، یاری نمایید . منتظر ارسال مقالات، مطالب و دست نوشته های شما اهالی روستا، درباره موضوعات مختلف هستیم*

ضرب‌المثل‌های مازندرونی(ت)

 

ضرب‌ المثل هم اتا جور حرف بزوئن هسه که معمولا" تاریخچه وُ اتا داستان يا قصيده اي كه پندآموز هسه، ونه دله بهيته دره.

 

خله از اين قصيده ها و داستان ها ياد جا بورده، وشون پيشينه هم مردم وسه روشن ني يه، اما قديم تا اسا مردم  شه صحبت هاي دله بكار  ورننه.

 

   

 

اماه روستاي دله يعني ايمن آباد و كروكلا، مردم ضرب المثل هاي خله زيادي ره بكار ورننه شه صحبت هاي دله، كه امروزه روز خله كمتر هم بهيه. ينّه اي كه بكار ورننه ويشتر اونايي هسنه كه، وشوناي جا، سن و سالي بگذشته.

 

اينتا بخش دله چندتا از ضرب المثل هاي مازندروني كه حرف " ت " جا شروع بونه وُ امه روستاي دله هم، هنده گِل به گِل، وره به كار ورننه، شمه وسه بياردمي .

 

 

 

حرف ت

 

 
 

تا  دَسِّ جا راه نَشي، لينگِ قدر ره  ندوُني.

 

تا با دستت راه نروي، قدر پاهايت را نمي داني.

ارزش واقعي هرچيز زماني مشخص مي شود كه آنرا از دست داده باشي.

 

 

 

تا  شِه چشِ جا  ندي ،  بوُ وِر  نكن.

 

تا با چشمانت نديدي باور نكن.

شنيدن كي بود مانند ديدن. به حرف ديگران اعتباري نيست.

 

 

تا  وَچه برمِه نكنِه، مار وره شير ندنه.

 

تا بچه گريه نكند مادر به او شير نمي دهد.

براي حل مشكلات و كمك از بزرگترها، بايد اول به بيان آن پرداخت.

 

 

 

تا  وَچه بنِه نَخِره، راه بوُردن ره ياد نَينِه.

 

تا بچه زمين نخورد، راه رفتن را نمي آموزد.

براي رسيدن به مقصود، بايد ناملايمات را پشت سر گذاشت

نابرده رنج گنج ميسر نمي شود        مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد.

 

 

 

تِ تش مره گرم نکرده، تِ دی مره کور هکرده

 

آتش تو ما گرم نکرد که هیچ! دودش چشم ما را کور کرد.

 کسی که بخواهد کمکی بکند اما ضرر زیادی برساند.

 

 

 

 ترب به تيم شونه،  وينگوم به پيرزا.

 

ترب به تخم مي رود و بادمجان به بوته ي نشاء.

سرشت هر كسي از نياكان اوست.

 

 

تو بَوّی گل دسته، همه گننه هسّه

 

تو که بگویی گل دسته همه می گویند درست است.

خانم هایی که از شوهرشان می خواهند احترام آن ها را داشته باشند تا دیگران هم از شوهرشان تبعیت کنند.

 

 
 

ته دل خِش بوئه ، سِره كلي پشت بوئه.

 

دلت بايد خوش باشد هرچند خانه ات پشت لانه مرغ و خروس باشد.

 مهم اين است كه دلخوشي داشته باشي و شاد زندگي كني. خيلي ها با خانه، ماشين و سرمايه ي آنچناني هم، شاد و سرخوش نيستند و دلخوشي ندارند.

 

 

 تیم جار خِس، همه شو پادشاه ره خُو  وینّه

 

کسی که کنار خزانه برنج می خوابد خواب پادشاه شدن خود را می بیند.

فردی که با داشتن مال اندکی آرزوهای بزرگی را در سر بپروراند.

 

 


 

تِره وَرفِ روز بكوشن، هِفتاد مِن پي دارني!

 

تو را اگر در روز برفي بكشند، هفتاد من پيه داري!

 افراد ثروتمندي كه از ظاهرشان چيزي نمي توان فهميد.

 

 

 

تِره دارمه، فِك دار چلّه ره دارمه!

 

تو را دارم انگار شاخه درخت بيد را دارم.

 اتكا به افراد ناتوان و كسي كه كاري از او ساخته نباشد.

 

 

تو که راغون نداشتی، وینگوم چه کاشتی؟

 

تو که روغن نداشتی چرا بادمجان (که روغن زیادی برای سرخ شدن می خواهد) کاشتی؟

 كاري بدون برنامه و فكر انجام دادن.

 

 
 

تَش سَر، تَش بشته

 

روی آتیش آتیش گذاشت.

 هنگامی که دو خبر بد را پشت سر هم به یک نفر بدهند.

 

 

 

 ترش انار ، شیره نئؤنه

 

انار ترش شیرین نمی شود.

کسی که به زور و حیله بخواهد خودش را در دل مردم جای دهد.

 

 

 

تشی، شه وچه پشت، دست کشنه، گنه چنه نرمه!

 

جوجه تیغی پشت بچه اش دست می کشد و مي گويد چقدر نرم است!

هيچ پدر و مادري از فرزندش بد نمي گويد.

 

 
 

تشی کِلی سر، باغ بیتی؟

 

بالای لانه جوجه تیغی باغ خریدی؟

 اگر کسی در همسایگی فردی نابکار خانه ای تهیه کند یا با چنان آدمی وصلت کند یا شریک شود دیگران در نکوهش از عملش این مثل را می زنند که تو کنار لانه جوجه تیغی که دشمن صیفی‌جات است باغ گرفته ای؟

 

 

 

تا سو زَنِه وِ چو زَنِه

 

تا كور سويي از آتش وجود دارد، چوب بر اجاق مي‌ريزد.

 اگر اندكي سوسوي اميدي باشد، شخص تلاش مي‌كند كه از اين اندك روشنايي بهره بگيرد. بسيار اميدوار است.

 

 

 

تاكِه پِلِ سَرْ شونه، تختِه پِلِ سَر رَمِنِه

 

از پلي كه تنها از يك تير چوبي ساخته شده مي‌گذرد اما از روي پل پهن و تخته‌بند مي‌رمد.

 از سوراخ سوزن رد مي‌شود ولي از در دروازده رد نمي‌شود.

 

 

 

تا تِه دارْ دارْنِه وَليكْ، تهِ سلام دارْنِه عليك

 

تا درخت زال‌زالك باغ تو بار دارد  سلام تو هم جواب دارد.

 مردم ظاهربين تا زماني با تو مراوده دارند كه تو را مكنت و مال و مقامي هست.

   

 

 

تاريكِ جا نيشْتِه، روشنايي رِ پِنِه

 

در تاريكي ايستاده و جاي روشن را زير نظر دارد.

 

 در سايه‌ها حركت مي‌كند و با سياست كارش را پيش مي‌برد و بدون هياهو اوضاع را زير نظر دارد.

 

 

 

تَشِه پِشْتْ، خاك عَملْ اِنه

 

از آتش خاكستر فرو مي‌ريزد.

چه بسيار افراد با اصل و نسبي كه به اشخاصي سبك‌سر و پوچ مبدل شدند و چه بسيار نسل دون‌مايه‌اي كه به مقام و منصب رسيده‌اند. اشاره است به اهتمام در راه خودسازي و تعالي خواهي انسان، كه ارتباطي با اصل و تبار انسان ندارد.

 

 

 

 

 تَنيرْ كِه گَرْمِِه وِينِه نون ره دَوِسَّنْ، سردْ بَهو وه كِينْگَرَگْ بونه

 

تنور داغ است بايد نان را پخت، در صورت سردشدن، نان نيم‌پخته مي‌شود و بخشي از آن هم به ديواره تنور مي‌چسبد.

 اعمال انجام كار در موعد مقرر و گاهي حاضرجوابي لازم است در غير اين صورت با طي شدن زمانِ مناسب، ديگر انجام آن كار بي‌فايده است.

 

 

 

 تَيْزِه دِلِة كِرْكْ نَواشْ

 

چون مرغي در معركه تعزيه وارد نشو.

 در كاري كه به تو مربوط نيست و حضور فيزيكي و گفتاري تو نامناسب است وارد نشو.

 

 

 

 

 تيم بينج اوُ دكِردِه.

 

بذر شالي را در آب ريخته است.

كار و بارش دارد خوب و رضايت بخش مي شود.

 

 

 

 

 

 

دمبالتر، ضرب المثل هايي كه حرف " ح ، خ ، چ  "  جا شروع بونه ره ايارمي.

 

 

شما برارا و خواخراي روستا هم تونني، ضرب المثل هايي كه شه دونني يا شمه پِر و مار بلد هسنه ره، ديدگاه دله بنويسين تا بقيه اهالي هم بخونن.

 

 

 

منابع: كتاب فرهنگ ضرب المثل هاي مازندراني _ وبسايت هاي مختلف

 

 

ارسال نظر

وبسايت روستا مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است و از انتشار نظراتی که حاوی توهین یا بی‌احترامی به اشخاص حقيقي يا حقوقي و موارد مغایر با قوانین كشور باشد معذور است.

کد امنیتی
بارگزاری مجدد

درباره روستا
شهدا
حماسه سازان
مردم شناسی
کشاورزی
مشاغل و صنایع
آموزش
ورزش
زنان
خیرین
روستائيان نمونه
بنياد علمي فريد
آئينهاي مذهبي
نهادهای اجرایی
بهداشت
مقالات و مطالب مختلف
دیگر موضوعات

 

 

روستــا20