*اطلاعات موجود در سایت بیشتر بصورت میدانی جمع آوری شده است و احتمال اشتباه وجود دارد . ما را در رفع اشتباهات و تکمیل اطلاعات، یاری نمایید . منتظر ارسال مقالات، مطالب و دست نوشته های شما اهالی روستا، درباره موضوعات مختلف هستیم*

رویارویی با مرگ عزیزان

 

 


کم و بیش برای هر انسانی خبر مرگ عزیزانش اتفاق افتاده. هر از چند گاهی خبر فوت یکی از بستگان، دوستان و نزدیکان مان خواب غفلت را از سرمان می پراند. و اگر آن عزیز از دست رفته یکی از افراد خانواده ما باشد به ویژه همسر و يا فرزند جوان می تواند، شوک شدیدی نیز بر ما وارد کند. حال در نظر بگيريد اگر تعداد بيشتري از اعضاي يك خانواده در حادثه اي، جانشان را از دست بدهند.

 

 

در حوزه روانشناسی، فشارهای روانی و مشکلات به دسته های مختلف تقسیم می شوند که در بعضی مواقع آدمی با استفاده از توان و استعداد خود یا  دیگری، می تواند آنها را حل کرده یا تغییر دهد و بعضی مسائل نیز هست که صرفاً باید آنها را تحمل کرد.

 

مرگ از مقوله دوم است. یعنی ما نمی توانیم آن را حذف کنیم. بهتر است بگوئیم که سهم هر کس از مرگ عادلانه بوده و سهم هیچ کس ضایع نمی شود.

 

خیلی چیزها، و اتفاقات، ممکن است که نصیب ما نشود، ولی آسوده خاطر باید بود که حتی اگر سرمان شلوغ باشد و نتوانیم به مرگ فکر کنیم یا برای آن برنامه ریزی کنیم، باز هم سهم و نوبتمان در دفتر حی قیوم محفوظ است. پس می توان گفت که مرگ حتمی است و چون به « وجود» ما مربوط می شود، اساسی و بیشتر اوقات تنش زاست.

 

 

 

 

 

از نظر روانشناختی وقتی مرگ عزیزانمان اتفاق می افتد، 4 مرحله متوالی به ترتیب اتفاق می افتد که باید از این مراحل عبور کرد.

 

 

1_ مرحله انکار

 

2_ مرحله خشم

 

3_ مرحله غم


4_ مرحله پذيرش

 

 

1-  در مرحله انکار،قبول مرگ عزیزمان بسیار غیر ممکن خود را نشان می دهد.

 

 این مسئله مخصوصاً در حوادثی که منجر به مرگ مغزی می شود بیشتر مشهود است.

 

بی دلیل نیست بیشتر بازماندگان فردی که مرگ مغزی شده است، با اهداء ‌اعضاء ‌موافقت نمی کنند. چون انکار واقعیت مرگ یکی از مراحل است. برنامه ای که در بالا به آن اشاره کردیم کمک موثری به ما می کند که این مراحل را به خصوص مرحله انکار را به سرعت سپری کنیم.

 

 

2- در مرحله خشم،‌در اینجا اگرچه مرگ عزیزمان را باور کردیم ولی نسبت به علل آن خشم می گیریم.

 

 جالب این است که این خشم را ممکن است به دیگران نیز انتقال دهیم. این مسئله را بیشتر در چنین حوادثی شاهد هستیم: تصادفات رانندگی؛ سکته هایی که به خاطر یک بگو مگو پیش آمده؛ یا در اتاق عمل جراحی که ممکن است با پزشک سر دعوا برداریم. لذا به هنگامی که در این مرحله هستیم، ممکن است حرف های ناشایست به مسببین بزنیم یا دست به انتقام یا رفتارهای تهدید کننده بزنیم.

 

 اگر فردی به علت تصادف باعث مرگ کسی شده است، بهتر آن است که در این مرحله، اقدامی به گرفتن رضایت از بازماندگان متوفی نکند که نتیجه عکس خواهد گرفت. اگر هم مسببی برای مرگ عزیزان نیابیم ممکن است خدایی ناکرده، شروع به شکایت از خدا بکنیم، مثلا «خدایا چرا باید اینطور می شد یا ...». برنامه ریزی مرگ که در این یادداشت اشاره شد، موجب عبور سریع از مرحله خشم می شود.

 

 

3- مرحله غم،‌ نسبت به سایر مراحل قبل طولانی تر است. ولی حداکثر نباید از شش ماه بیشتر شود.

 

در غیر این صورت، مسئله افسردگی و درمان آن باید در نظر گرفته شود. برنامه ریزی برای مرگ، کمک فراوانی در جهت کوتاه شدن این مرحله می کند.

 

تمرکز زدایی نیز تکنیکی هست که می تواند در این زمینه به فرد غمگین کمک کند و آن اینست که به جای تمرکز بر روی خاطراتی که با متوفی داشته ایم. دنیای دید خود را وسیع کنیم و وقت بیشتری با زندگان بگذاریم، یعنی کسانی که هنوز نوبت از دست رفتن شان نرسیده است. بیشتر اوقات فقط یک داغ عزیز دیده ایم و این فرصت خوبی است که بیشتر به دیگر عزیزانمان نزدیک شویم و قدر آنها را بدانیم.

 

 

4-  مرحله پذیرش که از دید عموم، به اشتباه فراموشی مردگان نام گذاشته می شود.

 

مرحله آخر در رابطه با مرگ عزیزان است. همه باید به این مرحله برسند ولی برنامه ریزی در مورد مرگ اولاً‌ باعث تسهیل این روند می شود ؛ ثانیاً موجب سرعت آن می شود؛ ثالثاً عوارض منفی ناشی از داغ عزیزان را از بین می برد،‌به علاوه اینکه به ما در خودشناسی بینش می دهد.

 

 

 

 

استفاده دیگری که از این مراحل می شود، نحوه تسلی دادن به بازماندگان و داغ دیدگان است. اگر ما با این مراحل آشنا باشیم ، به نحو موثر و مفیدی با بازماندگان همدردی می کنیم.

 

 

الف) به فرد داغ دیده مخصوصاً در مراحل نخست، نصیحت نکنیم مثلا اینکه «این شتری هست که در خانه همه می خوابه » یا اینکه « تو باید صبور باشی، تو باید تکیه گاه باشی ». همچنین به او نگوئیم « تو غمگین نباش ، او الان در بهشت جایش خوب است» .

 

 

ب )‌ بیشترین کمک ما به داغ دیدگان ابراز همدردی با جملاتی مانند: « فوت عزیزتان برای ما نیز بسیار متاثر کننده بود» یا « واقعا داغ بزرگی برای شما بوده »یا « الان لحظات سختی باید برای شما باشد».

 

 

ج )‌ شاید بتوان گفت سکوت و در آغوش گرفتن داغ دیده، کمک بسیار موثری به او در طی کردن مراحل چهارگانه پذیرش مرگ است.

 

 

د )‌  کمک به داغ دیده در جهت کارهای اجرایی متعدد ‌از قبیل،‌کارهای پزشکی قانونی، هماهنگی جهت صدور مجوز و کفن و دفن، هماهنگی مراسمات و .... ، بسیار در تسکین داغ دیده موثر است.

 

 

هـ )‌ در مرحله سوم یعنی غم ، که معمولاً مراسمات تمام شده و شرکت کننده گان نیز دور فرد را خلوت کرده اند و بیشتر بعد از هفتم یا چهلم نمود پیدا می کند، بهتر است که به این افراد سر بزنیم، یا آنها را به منزل دعوت کنیم . همچنین با صحبت های شناختی ،‌فلسفی یا توصیه های دینی و نصیحت هایی را که در بند (‌الف ) ‌آورده شده، می توانیم مرحله خروج از غم و پذیرش را سهل کنیم. به شرطی که بستر مناسبی از نظر محیطی فراهم کرده باشیم.

 

 

 

 

باید به این موضوع اشاره کنیم که برنامه ریزی برای مرگ که در اوائل این یادداشت توضیح داده شد. اولا عبور از چهار مرحله کنار آمدن با مرگ عزیزان را تسهیل می کند . ثانیاً پرداختن به این برنامه، ناخودآگاه ما را به سوی فلسفه زندگی و مرگ می کشاند و می تواند باعث تغییر در رویه زندگی ما شود.

 

 

 

با این برنامه ما متوجه این نکته مهم می شویم که آرزوها و برنامه های خیالی و زیادی برای اهداف نه چندان روشن آینده خود داریم ، لیکن مرگ را که کاملا طبیعی و در کنار ماست و مهمترین مرحله زندگی را تشکیل می دهد، غیر منصفانه نادیده می گیریم.

 
 

 

بياييم مرگ را هم اکنون برای خود و عزیزانمان، با برنامه قبلی بپذیریم، قبل از آنکه بدون آمادگی، ما را فراگیرد.

 

 

 

 آنچه که فرد داغدار بايد انجام دهد

 

 

- فرد احساسات خود را به دیگران بگوید تا بتواند غم و اندوه را پشت سر گذارد.

 

- به سلامت خود توجه کند. با بی اشتهایی مبارزه کند.

 

- صبور باشد. ماهها یا یک سال طول می کشد که فرد تغییر زندگی و مرگ را بپذیرد.

 

- اگر فرد مرگ را به عنوان واقعیت زندگی بپذیرد، غم و اندوهش کمتر می شود. فرد باید بپذیرد که می تواند با مرگ و شرایط جدید سازگار شود. با پشت سر گذاشتن مرحله رشد روان شناختی، فرد می تواند در مقابل رویدادهای سخت زندگی مقاوم شود.

 

 

 

 

آنچه که فرد داغدار نباید انجام دهد

 

 

- منزوی و گوشه گیر نشود و خود را از دیگران پنهان نکند.

 

- با سیگار داروهای آرام بخش بدون تجویز خود را آرام نکند.

 

- احساسات خود را انکار نکند.

 

- در مورد مسائل مهم زندگی نظیر ازدواج سریع تصمیم نگیرد.

 

 

 

 

 



منبع:تبیان

 

اين مطلب 2 دي ماه 1392 در وبسايت روستا درج شد.

 

 

ارسال نظر

وبسايت روستا مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است و از انتشار نظراتی که حاوی توهین یا بی‌احترامی به اشخاص حقيقي يا حقوقي و موارد مغایر با قوانین كشور باشد معذور است.

کد امنیتی
بارگزاری مجدد

درباره روستا
شهدا
حماسه سازان
مردم شناسی
کشاورزی
مشاغل و صنایع
آموزش
ورزش
زنان
خیرین
روستائيان نمونه
بنياد علمي فريد
آئينهاي مذهبي
نهادهای اجرایی
بهداشت
مقالات و مطالب مختلف
دیگر موضوعات

 

 

روستــا20